با اقتصاد چرخشی «استفاده» جایگزین «مصرف» می‌شود

وحید مشیر نیا ،مشاور ارشد فرآیندهای کسب‌وکار ، با اقتصاد چرخشی «استفاده» جایگزین «مصرف» می‌شود.در میکروسکوپ میخوانیم :مواد و اقلام بسته‌بندی که عمدتاً از کاغذ، کارتن، فلزات، چوب و دیگر مواد تشکیل شده‌اند بعد از باز شدن از دور محصول، عملاً هیچ کاربرد دیگری ندارند و به‌عنوان پسماند ‌دور انداخته می‌شوند. موضوع این مقاله پرداختن به چالش‌های محیط‌ زیستی حاصل از این عمل است.در میکروسکوپ میخوانیم :

بسته بندی چیست ؟

بسته‌بندی به‌طورکلی به پوسته‌ پوشاننده‌ یک کالا اشاره دارد که باهدف محافظت از آن یا برای جابجایی بهتر آن مورداستفاده قرار می‌گیرد. در تجارت و تولید، به پوشش هدفمند یک محصول که می‌توان آن را با کمترین تلاش ممکن دوباره حذف کرد و به محصول اصلی رسید، بسته‌بندی گفته می‌شود.

 

انواع بسته بندی

بسته‌بندی می‌تواند به‌طور جزئی یا کامل انجام شود. دراین‌بین می‌توان بین بسته‌بندی مستقیم یک محصول، بسته‌بندی اولیه، بسته‌بندی بیرونی یا بسته‌بندی جمعی که به آن بسته‌بندی ثانویه نیز گفته می‌شود، تمایز قائل شد.

جدا از محافظت از محصول و تسهیل حمل‌ونقل در برخی از موارد، بسته‌بندی ظرفی است که مظروف آن بدون آن قابلیت ارائه به مشتری را ندارد. مایع ظرف‌شویی، عطر، نوشیدنی‌، کمپوت، شیرینی و موارد عدیده‌ای ازاین‌دست، مأموریت بسته‌بندی را فراتر از موضوع تعریف‌شده‌ اولیه می‌برد. باگذشت زمان بسته‌بندی نقش دیگری را نیز در بازار عرضه و تقاضا به عهده گرفته و آن ایجاد جذابیت برای مشتریان در انتخاب کالا بر اساس شکل و زیبایی بسته‌بندی است.
مواد و اقلام بسته‌بندی که عمدتاً از کاغذ، کارتن، بسپارها (پلیمرها از فویل‌های پلاستیکی گرفته تا فوم)، فلزات، چوب و دیگر مواد تشکیل‌شده‌اند بعد از باز شدن از دور محصول، عملاً هیچ کاربرد دیگری ندارند و به‌عنوان پس‌ماند ‌دور انداخته می‌شوند.

به‌جرئت می‌توان ادعا کرد که برای بنگاه‌های اقتصادی، هزینه‌های بسته‌بندی بخشی از هزینه‌ی تولید محصول را شامل می‌شود که بنگاه به‌ناچار آن را بر قیمت محصول تولیدی خود افزون کرده و بهای آن را از مشتری طلب می‌کند پس صرفه‌جویی حداکثر در بسته‌بندی می‌تواند در جهت منافع اقتصادی بنگاه به کار گرفته شود.
شاید بهترین تعریف اقتصاد، «علم تخصیص امکانات محدود به خواسته‌های نامحدود جوامع بشری» باشد. بدین نحو موضوع اصلی اقتصاد، استفاده‌ی بهینه از منابع موجود ولی محدود و ایجاد بهره‌وری حداکثری است. اگر مبنای بهره‌وری را عبارت ساده‌ی «کم کردن و بهینه کردن مصرف منابع و انرژی و سایر هزینه‌ها برای تولید هر واحد محصول» بدانیم، طبیعتاً نیاز است که یک بنگاه اقتصادی تمرکز خود را در مورد بهره‌وری تنها به عملیات داخلی و روش‌های معمول و مرسوم خود (عادت‌ها) محدود نکند و در تمامی سطوح درونی و بیرونی، مسائل بنیادین بیشتری را موردتوجه قرار دهد.

 

 

اقتصاد خطی

در حال حاضر روش‌های تولید و ارائه‌ خدمت در کشورمان و بسیاری از کشورهای دیگر بر اساس روش «اقتصاد خطی» پایه‌ریزی‌ شده و عمل می‌کند. در اقتصاد خطی، پس از استخراج منابع طبیعی و ترکیب آن با سایر عملیات تولیدی، کالای نهایی تولید، بسته‌بندی و برای فروش ارسال می‌شود. در ابتدا بسته‌بندی و سپس کالای تولیدی پس از استفاده و اتمام پایان عمر مفید آن، به‌عنوان زباله دور انداخته می‌شود.

ضایعات فرآیند تولید و زباله‌های ناشی از مصرف کالا، به‌عنوان هدر رفت تلقی شده و مورد مصرف مجدد قرار نمی‌گیرد و بر آن افزون، در اقتصاد خطی کاهش فیزیکی و ارزش منابع طبیعی و آلودگی‌ها و تخریب محیط‌زیست لحاظ نمی‌شود.

 

پیامدهای اقتصاد خطی

این نگرش چه چیز را برای بشر به ارمغان آورده است؛ از بین رفتن جنگل‌ها، خشک‌سالی، آلودگی هوا، آب‌وخاک، کم شدن منابع طبیعی، سیل‌ها و سونامی‌ها، آلایندگی‌های موجود در غذا، تغییرات اقلیمی و موارد عدیده‎‌‌ی دیگر که قابلیت اضافه شدن به این سیاهه را دارند.

طبیعی است که بشر اجبار دارد راه دیگری را جایگزین اقتصاد خطی کند تا مخاطرات زندگی بر روی کره‌ی خاک را برای خود و نسل‌های آینده از بین ببرد. اکنون سال‌ها است که دیگر اصطلاح «بُرد-بُرد» برای بنگاه‌های اقتصادی معنی خود را در مقیاس جهانی ازدست‌داده و جایگزین دیگری یافته که آن «بُرد-بُرد-بُرد» است. در این اصطلاح دیگر یک سازمان تنها به بُرد و کسب منافع خود و مشتری‌هایش نظر ندارد و برای آن طرح‌ریزی نمی‌کند بلکه، بُرد تمامی اشخاص ذی‌نفع یعنی جامعه‌ی جهانی را نیز ملاک عمل قرار می‌دهد. اکنون دیگر توسعه به معنای رشد، تنها موقعی از طرف ذی‌نفعان مورد پذیرش است که پایدار باشد.

توسعه پايدار از دیدگاه هارتويك وضعيتي است كه در آن رفاه اجتماعي در طي زمان نزولي نباشد. به‌عبارتی‌دیگر می‌توان توسعه پایدار را توسعه‌ای تعریف کرد که نیازهای حال حاضر بشر را برآورده کند بدون اینکه توانایی نسل‌های آینده در تأمین نیازهای خود را به خطر بیندازد.

اقتصاد چرخشی

در حال حاضر جایگزین اقتصاد خطی برای دست‌یابی به توسعه‌ی پایدار، اقتصاد چرخشی است که جامعه‌ی بشری را از نگرش مصرف‌گرایی به‌سوی استفاده‌ی کمتر از منابع طبیعی و انرژی موجود سوق می‌دهد. رویکرد مدرن اقتصاد چرخشی در تقابل با اقتصاد خطی پا به ‌عرصه‌ وجود گذاشت. واژه‌ «استفاده» کم‌کم جای خود را باز می‌کند و سعی دارد لفظ «مصرف» را از فرهنگ واژگان اقتصادی حذف کند.

اقتصاد چرخشی مدلی از تولید و مصرف است که شامل استفاده‌ مجدد، تعمیر، بازسازی، به اشتراک‌گذاری، اجاره و بازیافت مواد و محصولات موجود (اصلی و جانبی) تا آنجا که ممکن است، می‌شود. به‌این‌ترتیب، چرخه‌ عمر محصولات و اقلام جانبی آن افزایش می‌یابد. اقتصاد چرخشی در عمل، به معنای کاهش ضایعات به حداقل ممکن است. هنگامی‌که یک محصول به پایان عمر خود می‌رسد‌، مواد آن تا آنجا که ممکن است در چرخه‌ی اقتصاد نگهداری می‌شود. می‌توان آن‌ها را بارها و بارها استفاده و درنتیجه، ارزش بیشتری ایجاد کرد.

تولید اقلام بسته‌بندی به منابع طبیعی و انرژی احتیاج دارد. همان‌گونه که گفته شد این اقلام پس از دریافت کالا از سوی مشتری و یا در مواردی پس از استفاده‌ مشتری از محصول، ‌دور انداخته می‌شوند. در اصل منابع و انرژی صرف‌شده برای آن در بسیاری از موارد از چرخه‌ی اقتصادی حذف شده و به کوه‌های پسماند سرازیر می‌شوند.

راهکارهای کشورهای توسعه یافته

در کشورهای توسعه‌یافته برای کیسه‌های یک‌بارمصرف قیمت تعیین کرده‌اند و آن را در هنگام فروش محصولات از مشتری آنان دریافت می‌کنند. این روش باعث کاهش قابل‌ملاحظه‌ای از تقاضای مشتریان برای استفاده‌ی یک‌باره از کیسه‌ها شده است. افزون بر آن، برای بسیاری از اقلام بسته‌بندی مانند آب‌معدنی، نوشیدنی‌های پرشده در قوطی، ظروف مایعات شوینده «گرویی» تعیین می‌کنند تا انگیزه‌ی عودت این اقلام به فروشنده را در نزد مشتری ایجاد کنند. این کشورها در تلاش‌اند که از اقلام بسته‌بندی دوباره استفاده کنند. این به معنی بازیافت نیست بلکه به معنی استفاده‌ی مجدد از همان اقلام بسته‌بندی (مثلاً با پر کردن دوباره‌ی آن‌ها با همان مظروف اولیه) است. بازیافت آخرین راه‌حل در این چرخه است.

 

ذکر این نکته ضروری است که با قوانین و مقررات موجود، راهکارهای جاری برای کاهش یا استفاده‌ دوباره از پسماند‌ها و آگاهی و دانش جامعه در سطح ملی، انجام روش‌های اشاره‌شده در بالا غیرممکن جلوه می‌کند. این بدان معنی نیست که بنگاه‌های اقتصادی خود را دست‌بسته تسلیم این وضعیت کنند. کاری را که می‌شود از همین امروز انجام داد این است که بنگاه‌های اقتصادی پا را در انتخاب مواد بسته‌بندی، شکل و ابعاد آن فراتر گذاشته و یک «تحول» را در سازمان خود طرح‌ریزی کنند. آن‌ها باید ابتدا با ارزیابی وضعیت اقتصاد چرخشی در کل سازمان خود و در رابطه با این مقاله، نحوه‌ی بسته‌بندی محصولات، به پرسش‌هایی ازجمله پرسش‌های زیر پاسخ دهند:

  • در کجا می‌شود از بسته‌بندی خودداری کرد یا میزان مصرف منابع در آن را محدود کرد؟
  • بسته‌بندی محصولات موجود با این ابعاد و شکل تا چه قدر ضروری است؟
  • چگونه می‌شود بسته‌بندی محصولات را به‌گونه‎‌ای طراحی کرد که قابلیت استفاده‌ی چندباره را داشته باشند؟
  • چگونه می‌شود مواد بسته‌بندی محصولات را با موادی جایگزین کرد که در صورت عدم برگشت دوباره به چرخه‌ی تولید، قابلیت بازیافت را داشته باشند؟
  • در انتخاب مواد چه می‌شود کرد تا در صورت ریخته شدن آن‌ها به محل‌های دفن زباله، توسط زمین قابل پالایش باشند؟
  • چه بسته‌بندی‌هایی کمترین انرژی را در تولید به خود اختصاص می‌دهند؟

و پرسش‌های دیگری ازاین‌دست.

در پایان ذکر این نکته ضروری است که بنا به پیش‌بینی انجام‌شده‌ی اتحادیه‌ی اروپا، چنانچه مصرف بشر از منابع طبیعی موجود کاهش پیدا نکند و مواد دوباره در چرخه‌ی اقتصادی بازگشت داده نشوند، ما تا پایان قرن میلادی جاری به سه کره‌ی زمین برای تأمین نیازهای جاری بشر احتیاج خواهیم داشت. بدین نحو وظیفه‌ی همه‌ی ما با توجه به جایگاه شغلی یا اجتماعی (قانون‌گذار، تولیدکننده، خدمات‌دهنده، مصرف‌کننده) این است که برای معضل موجود حرکتی نهادینه و در حد بضاعت خود انجام دهیم.

 

 

میکروسکوپ را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *