نوای شمس، منتورینگ (10قاعده آخر)
انجمن مهندسی شیمی و پلیمر ایران، بهعنوان یک تشکل صنفی منسجم و مقتدر؛ با هدف بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی این مرز و بوم؛ حمایت و تعالی شرکتهای نوپای این صنف مهندسی را در مأموریتهای اصلی خود قرار داده است. رشد مستدام و پویای این شرکتهای نوپا در گرو ایجاد بستری است که شکلگیری روابط ساختارمند و هدفمند از جنس منتورینگ را هدف قرار داده است. جریان هوشمند انجمن مهندسین پلیمر و شیمی ایران ما را بر آن داشته است که شکلگیری جمعی از عاشقان و پیشکسوتان صنعت بهعنوان منتور را دنبال کنیم. بیشک بهرهمندی از خرد جمعی، توان صاحبنظران و درایت پیشکسوتان، راهگشای تشکیل و رونق این جمع خواهد بود. با قواعد شمس تبریز در منتورینگ آشنا شوید.
10 قاعده اول و دوم و سوم منتورینگ را در پستهای پیش خواندهاید.
قاعده 31 ازچهل قاعده شمس تبریزی
برای نزدیک شدن به حق باید قلبی مثل مخمل داشت. هر انسانی به شکلی نرم شدن را فرا میگیرد؛ بعضیها حادثهای را پشت سر میگذراند، بعضیها مرضی کشنده، بعضیها درد فراق میکشند، بعضیها درد از دست دادن مال. همگی بلاهای ناگهانی را پشت سر میگذاریم، بلاهایی که فرصتی فراهم میآورند برای نرمشدن سختیهای قلب. بعضیهایمان حکمت این بلایا را درک میکنیم و نرم میشویم، بعضیهایمان اما افسوس که سختتر از پیش میشویم.
دنیای این روزهای ما
پذیرش تغییر و تحول و ایجاد بستر پذیرش برای هر کارآفرین امری ضروری است. اگر بپذیریم هر تجربه، گامی رو به جلو برای تبدیلشدن به کارآفرینی موفق است، آنگاه توانستهایم ساختار جدید ذهنی بهوجود آوریم. شاید به همین دلیل است که اکثر کارآفرینان استارتاپی، در دهه چهارم زندگی، کسبوکار موفق خود را خلق کردند. فراموش نکنیم که بهرهگیری از منتور سبب میشود صدها تجربه اشتباه را انجام ندهیم و در مقابل، بستر یادگیری را پذیرا شویم.
قاعده 32 ازچهل قاعده شمس تبریزی
همه پردههای میانتان را یکییکی بردار تا بتوانی با عشقی خالص به خدا بپیوندی. قواعدی داشته باش اما از قواعدت برای راندن دیگران یا داوری دربارهشان استفاده نکن. بهویژه از بتها بپرهیز، ای دوست! مراقب باش از راستیهایت بت نسازی! ایمانت بزرگ باشد اما با ایمانت در پی بزرگی مباش!
دنیای این روزهای ما
کارآفرینی موفق خواهد بود که تصویر ذهنی والایی از خود داشته باشد و آن را هر روز ویرایش کند. هر کسب و کار قاعدهای مخصوص به خود دارد و هر کارآفرین میبایست با اخلاق حرفهای و عادلانه به کسبوکار بپردازد. ذات اکثر کسبوکارهای نوپا، خلق بازارهای جدید است. بازارهای جدید، قواعد بازی جدید میطلبد. بااینحال، هر کارآفرین میتواند با تکیه بر وجدان و اخلاق، حد و مرز قواعد بازارهای جدید را ترسیم کند.
ده قاعده سوم منتورینگ را اینجا بخوانید
قاعده 33 ازچهل قاعده شمس تبریزی
در این دنیا که همه میکوشند چیزی شوند، تو «هیچ » شو؛ مقصدت فنا باشد. انسان باید مثل گلدان باشد؛ همان طور که در گلدان نه شکل ظاهر، بلکه خلأ درون مهم است، در انسان نیز نه ظن منیت بلکه معرفت هیچ بودن اهمیت دارد.
دنیای این روزهای ما
خلاقیت یک فرآیند ذهنی است. استارتاپهای ساختارشکن از خلاقیتهای ساختارشکن بهوجود آمدهاند. زمانی که ساختارهای سنتی در ذهن شکسته میشود، میتوان امید به ظهور خلاقیتهای بیبدیل داشت. رمز-ارزها، خلاقیتی بینظیر هستند که ساختاری 400 ساله را متحول کردند.
قاعده 34 ازچهل قاعده شمس تبریزی
تسلیم شدن در برابر حق نه ضعف است نه انفعال. برعکس، چنین تسلیم شدنی قوی شدن است به حد اعلی. انسان تسلیمشده، سرگردانی در میان موجها و گردابها را رها و در سرزمینی امن زندگی میکند.
دنیای این روزهای ما
نفوذ در بازار و حفظ آن برای کسبوکارهای نوپا، فضایی بسیار رقابتی دارد. در این میان مسلم است که تعامل بین استارتاپها و ایجاد زنجیره ارزش و همافزایی، سبب میشود که بسیاری از کارآفرینان در صحنه تولید ارزش باقی بمانند. درحالی که لگدمال کردن حقوق کسبوکارهای کوچک زمینه داشتن یک بازار منصف را از میان میبرد.
ده قاعده دوم منتورینگ را اینجا بخوانید
قاعده 35 ازچهل قاعده شمس تبریزی
در این زندگی فقط با تضادها است که میتوانیم پیش برویم؛ مومن با منکر درونش آشنا شود، ملحد با مومن درونش. شخص تا هنگامی که به مرتبه انسان کامل برسد، پله پله پیش میرود و فقط تا حدی که تضادها را بپذیرد، بالغ میشود.
دنیای این روزهای ما
مدیران کسبوکارهای نوپا تنها زمانی میتوانند تضاد و تناقض را در تیم خود مدیریت و آن را به ارزش تبدیل کنند که توانسته باشند تضادهای درونی خود را شناخته باشند. میدان ندادن به اختلاف نظرها و تنشها و مدیریت نکردن آن، مانع از همکاری و بحثهای سازنده درون تیمی میشود. زمانی که تضادها درست شناخته شود، اعضای تیم، ارزش انحصاری خود را به مجموعه اضافه میکنند. راهکارهای خلاقانه تنها زمانی بروز میکند که تعادلی در تضادهای درون و برون فرد رخ دهد.
قاعده 36 ازچهل قاعده شمس تبریزی
از حیله و دسیسه نترس؛ اگر کسانی دامی برایت بگسترانند تا صدمهای به تو بزنند، خدا هم برای آنان دام میگسترد. چاه کن اول خودش ته چاه است. این نظام بر جزا استوار است؛ نه یک ذره خیر بی جزا میماند، نه یک ذره شر تا او نخواهد برگی از درخت نمیافتد. فقط به این ایمان بیاور.
دنیای این روزهای ما
انعطاف بسیار بالا در مدل کسبوکار استارتاپها و بهرهگیری از خرد و خلاقیت جمع در رفع موانع موجود در راه خلق ارزش منجر میشود که تیمهای کارآفرینی از گزند بازیهای غیرعادلانه در فضای فوق رقابتی تا حد زیادی در امان باشند. از طرفی، نهادهای نظارتی و قانونگذار که مسئولیت اعمال نظارت و تنظیم مقررات را دارند، میبایست با قواعد جدید بازی شرکتهای استارتاپی آشنا باشند و عرضه کسبوکاری به دور از حیله و دسیسه را فراهم کنند.
قاعده 37 ازچهل قاعده شمس تبریزی
ساعتی دقیقتر از ساعت خدا نیست. آن قدر دقیق است که در سایهاش همهچیز سر موقعش اتفاق میافتد؛ نه یک ثانیه زودتر، نه یک ثانیه دیرتر. برای هر انسانی یک زمان عاشق شدن هست، یک زمان مردن.
دنیای این روزهای ما
برای ظهور هر کسبوکاری، فصل مناسبی وجود دارد و برای بروز هر خلاقیتی، زمان مناسبی. هر کارآفرین باید اهمیت این نکته را بپذیرد که بدون در نظر گرفتن فضای پیرامون، چه بسیار خلاقیتهایی قبل از عرضه منحل میشوند و همچنین، بسیاری از کسبوکارها شکست میخورند. زمانسنجی عرضه خلاقیتهای نوآورانه اهمیت فوقالعادهای دارد. بهگونهای که دنیای این روزهای ما آماده پذیرش فناوریهای ساختارشکن زیستی نیست کما اینکه غفلت از زمانسنجی نیز مصداق دارد؛ حسرت بزرگ بیل گیتس به دلیل شکست مایکروسافت در دنیای گوشیهای هوشمند، مثالی بیبدیل از این مسأله است.
ده قاعده اول منتورینگ را اینجا بخوانید
قاعده 38 ازچهل قاعده شمس تبریزی
برای عوض کردن زندگیمان و تغییر خودمان هیچگاه دیر نیست. هر چند سال که داشته باشیم، هرگونه که زندگی کرده باشیم، هر اتفاقی که از سر گذرانده باشیم، باز هم نوشدن ممکن است. اگر حتی یک روزمان، درست مثل روز قبلش باشد، باید افسوس بخوریم. باید در هر لحظه و در هر نفسی نو شد؛ برای رسیدن به زندگی نو باید پیش از مرگ مرد.
دنیای این روزهای ما
فلسفه کسبوکار استارتاپی با تغییر مداوم و بهبود و بهروزرسانی مدلها عجین شده است. کارآفرینان همواره در حال بهبود مهارتهای فردی و تیمی خود هستند. بستر تغییر و یادگیری در هیچ کسبوکار دیگری به اندازه استارتاپها فراهم نیست. از طرفی فضای فوق رقابتی و پیشرفت شگرف فنآوری سبب گشته که خلاقیت استارتاپی همواره و هر روز ابعاد تازهای به خود گیرد.
قاعده 39 ازچهل قاعده شمس تبریزی
حتی اگر نقطهها مدام عوض شوند، کل همان است. به جای دزدی که از این دنیا میرود، دزدی دیگر به دنیا میآید. جای هر انسان درستکاری را انسانی درستکار میگیرد. کل، هیچ گاه دچار خلل نمیشود، همه چیز سرجایش میماند، در مرکز؛ هیچ چیز هم از امروز تا فردا به یک شکل نمیماند، تغییر میکند. به جای هر صوفی که میمیرد، صوفی دیگر میزاید.
دنیای این روزهای ما
استارتاپها یا بازار جدیدی خلق میکنند و یا بازارهای سنتی را متحول میکنند. بازار جدید از عدم خلق نمیشود؛ ظرفیتهای بالقوهای وجود دارد و کارآفرینان با تکیه بر خلاقیت و کار تیمی، بالقوهها را بالفعل میکنند. این پتانسیلها در جامعه، ساختار اقتصاد و یا حتی در ذهن کارآفرین وجود دارد. هنر این است که کارآفرینان تصویر صحیحی از کل داشته باشند تا بتوانند زنجیره ارزشی از پتانسیلها ایجاد کنند.
قاعده 40 ازچهل قاعده شمس تبریزی
عمری که بی عشق بگذرد، بیهوده گذشته است. نپرس که آیا باید در عشق الهی باشم یا عشق مجازی، عشق زمینی یا عشق آسمانی، یا عشق جسمانی؟ از تفاوتها، تفاوت میزاید. حال آنکه عشق به هیچ متمم و صفتی نیاز ندارد و خود به تنهایی دنیایی است؛ یا درست در میانش هستی، در آتشش، یا بیرونش هستی، در حسرتش.
دنیای این روزهای ما
کارآفرینی یعنی تعهد: تعهد فردی و جمعی در قالب پیشرفت، یادگیری و شکستن ساختارهای کهنه و منسوخ. کارآفرینی یعنی تلاش: تلاش فردی و جمعی شبانهروزی به گونهای که تمام همت تیم در راستای بلوغ ایده خلاقانه و رشد کسبوکار باشد. کارآفرینی یعنی انعطاف و صبر: منعطف بودن در روش کسبوکار استارتاپی و صبور بودن و وقتشناسی در ورود به بازار. و از همه مهمتر کارآفرینی یعنی عاشق بودن: عشق به والاترین کنشها، ساخت فردایی بهتر و آیندهای روشنتر.
برای تهیه نوای شمس و منتورینگ و دیگر کتابهای دنیای این روزهای ما به سایت انجمن مهندسین پلیمر و شیمی ایران مراجعه کنید یا با شماره ۴-۸۸۹۹۶۰۰۲-۰۲۱ داخلی ۱۱۸ تماس بگیرید.
میکروسکوپ را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید