بازیافت آب، راهحلی برای برونرفت از بحران خشکسالی
یشبینی میشود در صورتی که اقدام جدی برای مدیریت آب صورت نگیرد، تا سال 2025 ایران با بحران آب و خشکسالی جدی مواجه خواهد شد. بر اساس گزارش موسسه بینالمللی مدیریت آب (IWMI)، ایران برای حفظ وضع فعلی خود تا سال 2025 بایستی به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید. در چنین شرایطی حفظ و استفاده بهینه از منابع آب موجود بهترین و زودبازدهترین راه حل ممکن است. مصرف آب در بخش آشامیدنی، کشاورزی، خانگی و صنعتی بایستی بهطور بهینه مدیریت گردد.
بحران خشکسالی در کشور
کشور ایران با مساحت حدود 165 میلیون هکتار در ناحیه به نسبت کم آب خاورمیانه قرار گرفته است و متوسط بارندگی سالیانهای معادل تقریباً یکسوم متوسط جهانی دارد. بررسی بارندگی طی 5 دهه گذشته نشان میدهد که در بلندمدت میزان بارندگی سیر نزولی داشته و حجم بارندگی در سالهای اخیر نسبت به گذشته با کاهش همراه بوده است؛ بنابراین پیشبینی میشود در صورتی که اقدام جدی برای مدیریت آب صورت نگیرد تا سال 2025 ایران با بحران آب مواجه خواهد شد. در حال حاضر نیز ایران دارای رتبه چهارم از بین 45 کشوری است كه در معرض خشکسالی شدید قرار دارند و 97 درصد از مساحت ایران به خشکسالی «انباشته و بلندمدت» دچار شده است.
کل منابع آب تجدید پذیر (داخلی و خارجی) در کشور سالیانه 137.5 میلیارد مترمکعب است. ایران با داشتن 1 درصد جمعیت جهان تنها به 0.3 درصد منابع آب شیرین دنیا دسترسی دارد. بااینحال، سرانه مصرف آب در ایران بهطور متوسط 157 لیتر در روز است که از بسیاری از کشورهایی که مشکل کمبود آب ندارند، بیشتر است.
گرچه پدیدههای طبیعی خشکسالی است که افت بارندگی و جریانهای سطحی را ایجاد کرده، اما افزایش بیرویه بهرهبرداری از آبهای تجدید پذیر (بیش از 40 درصد مجاز جهانی)، رشد جمعیت و افزایش تقاضا برای منابع آب، انتشار نامناسب پسابهای صنعتی، کشاورزی و شهری و برخی عوامل دیگر روند خشکسالی را سرعت بخشیده و کمآبی را به مشکلی جدی بدل ساخته است و این در حالی است که بر اساس گزارش موسسه بینالمللی مدیریت آب (IWMI)، ایران برای حفظ وضع فعلی خود تا سال 2025، بایستی به منابع آب قابل استحصال خود بیفزاید. در چنین شرایطی حفظ و استفاده بهینه از منابع آب موجود بهترین و زودبازدهترین راهحل ممکن است. بدین منظور مصرف آب در بخش آشامیدنی، کشاورزی، خانگی و صنعت بایستی بهطور بهینه مدیریت گردد.
کشاورزی، بزرگترین مصرفکننده منابع آب
در سال 1399، میزان مصرف آب در بخش کشاورزی 90 درصد، شهری (شرب و بهداشت) 8 درصد و در بخش صنعت و معدن 2 درصد بود. در کشورهای توسعهیافته 59 درصد از آب مصرفی در بخش صنعت، 11 درصد در بخش شرب و بهداشت و 30 درصد در بخش کشاورزی است. با توجه به تولید سالانه 63.9 میلیون تن محصولات کشاورزی (بر اساس آمار مربوط به سال زراعی 96-97)، این بخش نقش مهمی در اقتصاد کشور بازی میکند؛ بنابراین بهینهسازی مصرف آب در این بخش دارای اهمیت بسیاری است. این امر میتواند با افزایش بهرهوری آب و استفاده از آبهای غیرمتعارف انجام شود.
شاخص بهرهوری آب به معنای تولید ناخالص ملی به ازای هر مترمکعب آب مصرفی است که با درصد نیز اندازهگیری میشود. بر اساس مطالعات انجامشده در سال 1394، بهرهوری آب در کشاورزی از 22.5 تا 85.5 درصد متغير و ميانگين آن 56 درصد بوده است، درحالیکه بازدهی مطلوب آبیاری در جهان بین 70 تا 80 درصد است.
گرچه از سال 1375 تا اوایل سال 1392 این بهرهوری در حدود سالی 1 درصد افزایش یافته اما تا رسیدن به راندمان مطلوب هنوز راه درازی در پیش است. این راه میتواند با تجهيز و نوسازي اراضي، افزايش ميزان آگاهي و دانش بهرهبرداران به مسائل آبوخاک، گسترش شبکههای آبياري، توسعه سامانههای نوین آبیاری، ترویج و انتقالیافتههای تحقیقاتی به بهرهبرداران هموار گردد. با افزایش میزان بهرهوری آب در کشاورزی میتوان حجم قابلتوجهی از منابع آب را به چرخه تولید بازگرداند و بخش بزرگی از نیازهای آب کشاورزی و سایر بخشها را از این طریق برآورده نمود.
استفاده از آبهای نامتعارف: رویکردی ناگزیر
یکی از برنامههای توسعه کشور، کاهش استفاده از آب تازه برای کشاورزی برای گذر از بحران خشکسالی است بدینصورت که آب تازه (آب جوی، رودخانه، چشمه، چاه و غیره) تنها به مصرف نوشیدن و آبهای نامتعارف به مصرف کشاورزی برسد. منظور از آب نامتعارف (Non-conventional water: NCW) آبی است که از منابعی که معمولاً برای محصولات کشاورزی استفاده میشود به دست نمیآید و کیفیت پایینتری دارد. یکی از منابع اصلی این آب، پساب حاصل از مصارف خانگی، شهری و صنعتی است، در واقع آب مصرفی بخشهای دیگر به مصرف کشاورزی میرسد.
در برخی مناطق دنیا، استفاده از آبهای نامتعارف کاملاً متداول است، زیرا منابع آب مطمئنتر و تمیزتری وجود ندارد. در کشورهای دیگر نیز این آب در حال تبدیلشدن به منبع اصلی آب کشاورزی است زیرا منابع متعارف آب باکیفیت خوب در حال کاهش است یا برای مصارف دیگر استفاده میشود.
در ایران سالانه 4.3 میلیارد مکعب پساب تولید میشود، بنابراین تصفیه و بازگرداندن آن به چرخه مصرف میتواند در برطرف نمودن مشکل کمبود آب و خشکسالی بسیار مؤثر باشد. البته استفاده ایمن از پساب تصفیهشده مستلزم آن است که سلامتی انسان به خطر نیفتد و کیفیت زیستمحیطی کوتاه و طولانیمدت در سطح قابل قبولی حفظ شود. امکانپذیری اقتصادی استفاده از پساب صنعتی در کشاورزی نیز به عوامل مختلفی مانند هزینه تصفیه، پمپ کردن، هزینههای توزیع آب و رقابت با کاربردهای دیگر آن بستگی دارد.
سرنوشت پساب صنعتی در کشور
بر اساس آمار رسمی مرکز آمار ایران تا سال 1397، 182 تصفیه خانه فاضلاب در شهرکها و نواحی صنعتی به بهره برداری رسیده، 17 مورد در دست ساخت و 28 مورد دردست طراحی بوده است. فاضلاب حاصل از کارگاه های صنعتی با اشتغال 10 نفر به بالا، پس از تصفیه فیزیکی، شیمیایی یا بیولوژیکی و یا بدون تصفیه در محلهای مختلفی مانند چاه، دریا، رودخانه، تالابها، دریاچهها، زمینهای کشاورزی و غیر کشاورزی تخلیه میشود. این پسابها طیف وسیعی از مقدار و کیفیت دارند. کیفیت پسابهای صنعتی وابسته به نوع صنعت، فرآیند تولید، وضعیت دسترسی به آب و فرآیند تصفیه پساب، متغیر است.
گرچه دفع پساب بدون تصفیه در زمین کمترین هزینه را دارد ولی تجمع فلزاتی مانند کروم، نیکل و کادمیوم میتواند باعث آلودگی خاک شود. نفوذ عمودی پساب در لایههای زمین، ذخایر آب را نیز آلوده خواهد کرد، برای مثال مواد شوینده در پساب تا هزار و 200 متر، مواد آلی و معدنی تا چهار هزار و 500 متر و مواد نفتی تا سه هزار متر در زمین نفوذ کرده و در سر راه خود مخازن آبی را آلوده میکنند.
همچنین آزادسازی آنها به رودخانهها، دریا و تالابها اثرات مخربی چون کاهش اکسیژن محلول، پیدایش بوهای زننده در اثر اکسیداسیون غیر هوازی، مهاجرت یا مرگومیر آبزیان، ممانعت از نفوذ نور خورشید برای انجام عمل فتوسنتز، ورود مقادیر زیادی مواد مغذی مانند ترکیبات ازته و فسفاته و همچنین ورود عوامل بیماریزا به آب را به دنبال دارد.
مواجه کارخانههای صنعتی با بحران آب
در حال حاضر قوانین و دستورالعملهای موجود در صورتی به صنایع اجازه دفع پساب خود را میدهد که معیارهای لازم را بر اساس استانداردهای موجود داشته باشند. اما گذشته از الزام تصفیه پساب کارخانههای صنعتی برای جلوگیری از آلوده سازی محیطزیست، تصفیه پساب و بازگرداندن آن به چرخه مصرف آب، میتواند کمک بزرگی در بحران پیش رو باشد و همچنین درصورتیکه کارخانهها برای به حداقل رساندن مصرف آب، تولید پساب، تصفیه و استفاده مجدد از آن، خود اقدام نکنند، در آینده نزدیک به دلیل خشکسالی مجبور به آن خواهند شد حتی ممکن است به دلیل کمبود آب وادار به تعطیلی واحد خود شوند.
قطعاً دولت میتواند با استفاده از اهرمهای فشار و عوامل تشویقی مانند معافیتهای مالیاتی برای واحدهایی که در زمینه تصفیه پساب خود بهطور اصولی اقدام میکنند، نقش بسیار مهمی داشته باشد.
بحران آب، مشکلی عمومی
آب دیگر کالایی یکبارمصرف بهحساب نمیآید و ازآنجاکه برخلاف مواد دیگر مانند نفت جایگزین ندارد و نمیتواند از بازارهای جهانی خریداری گردد، مدیریت مصرف آن امری حیاتی است و اگر مشکل کمبود آن نهتنها در ایران بلکه در دیگر کشورهای خاورمیانه برطرف نگردد، عواقبی جدی به دنبال خواهد داشت مانند مهاجرت میلیونها نفر از این کشورها به کشورهای دیگر، ناپایداری جوامع انسانی، کاهش حس امنیت و رفاه عمومی و عواقب زیانبار دیگر؛ بنابراین خشکسالی و کمبود آب یک مشکل مختص یک یا دو ملت یا بخش نیست بلکه مشکلی عمومی برای همه کشورهای خاورمیانه و برای تمام بخشهای مصرفکننده آب است. برای چیره شدن بر این مشکل همکاری و کمک منطقهای و دخیل بودن تمامی بخشهای مصرفکننده آب الزامی است.
برای مطالعه بیشتر به گزارشی از تصفیه خانه گلنان پوراتوس مراجعه کنید؟
مسئولیت اجتماعی و حفظ محیط زیست
این مطلب را در اینستاگرام دنبال کنید:
https://www.instagram.com/p/CVAJGapo3NC/?utm_medium=copy_link