50% کارکنان و مدیران دنیا باید مهارتهایشان را تا 2025 بازیابی کنند.
کاملیا ریاحی : مجمع جهانی اقتصاد (World Economic Forum) تخمین میزند که تا سال 2025، با تغییر در تقسیم کار، 85 میلیون شغل ممکن است بین انسان و ماشین جابهجا شوند. اما همزمان امکان ظهور مشاغل بیشتری، در حدود 97 میلیون شغل جدید وجود دارد که با تقسیم کار جدید بین انسانها، ماشینها و الگوریتمها سازگاری بیشتری دارند. برای آن که افراد بتوانند خود را با این تغییرات وفق دهند و در زندگی شغلی خود به موفقیت دست یابند، نیاز به تجدید مهارتهای خود و آموختن مهارتهای جدید تا سال 2025 دارند. در واقع موفقیت از آنِ کسانی است که همگام با پیشبینیهای جهانی حرکت کنند.در میکروسکوپ بخوانیم :
آقای لوتانز در تحقیقی که روي بیش از 450 نفر از مدیران انجام داده به این نتیجه رسیده است که مدیران را در سازمانها میتوان به دو نوع تقسیم کرد: مدیران موفق (successful) و مدیران اثربخش (effective). تفاوت این دو نوع به معنی خوب یا بد بودن آنها نیست، بلکه بسته به موقیعت و نیاز سازمان و توانایی فرد، تمرکز روی یکی از این دو نوع مدیریت میتواند بیشتر باشد. مدیران موفق، افرادی هستند که در سلسله مراتب سازمانی سریع رشد میکنند و ارتقاء شغلی میگیرند. مدیران اثر بخش، زیاد در قید و بند رشد در سلسله مراتب سازمانی نیستند، دارای عملکرد کمی و کیفی خوبی هستند و همکارانشان از کار کردن در کنارشان احساس خوبی دارند.
همهی مدیران به چهار دسته از فعالیتها تحت عنوان فعالیت سنتی، فعالیت ارتباطات، فعالیت منابع انسانی و فعالیت شبکهسازي مشغول هستند:
- فعالیت سنتی: تصمیمگیری، برنامهریزی، کنترل و … .
- فعالیت ارتباطات: ارتباطات درونسازمانی، گوش دادن به نیروها، همدلی و انعطاف.
- فعالیت منابع انسانی: تفکر در مورد استخدام/ تعدیل نیرو، سیستمهای انگیزشی-آموزشی و قانونگذاری.
- فعالیت شبکهسازی: ساخت ارتباطات برونسازمانی.
میتوان گفت که مدیران موفق بیشتر بر فعالیتهای شبکهسازی و ساخت ارتباطات برونسازمانی تمرکز دارند و مدیران اثربخش زمان و تمرکز بیشتری روی ارتباطات درون سازمانی میگذارند.
مهارتهای پایهی مورد نیاز مدیران
گذشته از فعالیتهای مدیران، یک سری مهارتهای پایه وجود دارند که تمامی مدیران به آنها نیاز دارند:
- ارتباطات: ایجاد ارتباطاتِ با معنا با افراد (درونسازمانی و برونسازمانی).
- تفکر انتقادی: ارزیابی موقعیتها در جهتِ شناسایی و حل مشکلات.
- خلاقیت: ایجاد ایدههای جدیدی که به موفقیت سازمانی کمک میکنند.
- همکاری: درک و همکاری گروهی.
- اخلاق فردی: برخورد صادقانه با افراد، مشکلات و موقعیتها.
- انعطافپذیری: توان کار فردی و تیمی.
- مسئولیت اجتماعی: کمک به رفاه جامعه.
بر اساس گزارش مجمع جهانی اقتصاد مهارتهای مورد نیاز تا سال 2020 به صورت زیر برای کارمندان و مدیران تعریف شده بود:
- توانایی حل مسائل و مشکلات پیچیده
حل مسئلهی پیچیده در واقع مجموعهای از مشاهدات و تصمیمهای آگاهانه است که برای یافتن و اجرای راه حل یک مشکل استفاده میشود.
- تفکر انتقادی
تفکر انتقادی، تجزیه و تحلیل حقایق، شواهد، مشاهدات و استدلالهای موجود برای شکل دادن به یک قضاوت است.
- خلاقیت
خلاقیت یکی از سه مهارت اولیهی مهمی است که مدیران به آن نیاز دارند. با هجوم محصولات، فناوریها و روشهای جدید کار، افراد برای بهرهمندی از این تغییرات باید خلاقتر شوند. رباتها ممکن است به ما کمک کنند سریعتر به جایی که میخواهیم برسیم، اما نمیتوانند به اندازهی انسانها خلاق باشند. (البته هنوز).
- توانایی مدیریت افراد
مدیریت افراد در واقع فرآیند آموزش، ایجاد انگیزه و هدایت کارکنان برای بهینهسازی بهرهوری در محل کار و ارتقای رشد حرفهای است. رهبران محل کار، مانند رهبران تیم و مدیران و رؤسای بخش، هر روز از مدیریت افراد برای نظارت بر گردش کار و افزایش عملکرد کارکنان استفاده میکنند.
- توانایی هماهنگی با دیگران
ممکن است بپرسید مگر هماهنگی با دیگران هم کاری است که برای انجام آن باید کسی وجود باشد؟ پاسخ «آری» است، به خصوص در محیطهای کاریِ بسیار پیچیدهی امروزی که سرعت تغییرات بیسابقه است. مفهوم کار گروهی مؤثر و در نتیجه، موفقیت سازمان شما توانایی هماهنگی موفقیتآمیز با یکدیگر است. این موضوع شامل این مفهوم اساسی است که هیچ یک از ما به تنهایی کار نمیکنیم.
- هوش هیجانی
هوش هیجانی (EQ) توانایی درک، استفاده و مدیریت احساسات خود به روشهای مثبت برای کاهش استرس، برقراری ارتباط مؤثر، همدلی با دیگران، غلبه بر چالشها و خنثی کردن تعارض است.
- توانایی قضاوت و تصمیمگیری
این توانایی به معنای تجزیه و تحلیل تصمیماتی است که افراد با آن روبهرو میشوند. توصیف پاسخهای طبیعی آنها و مداخلاتی است که به آنها کمک میکند کارشان را بهتر انجام دهند. سه عنصر اصلی در تصمیمگیری وجود دارد:
- قضاوت، یا این که مردم چگونه نتایج انتخابهای احتمالی را پیشبینی میکنند.
- ترجیح، یا این که مردم چگونه آن نتایج را میسنجند.
- انتخاب، یا این که مردم چگونه قضاوتها و ترجیحات را برای رسیدن به تصمیم ترکیب میکنند.
- خدمتگرایی
افراد خدمتگرا بر پیشبینی، شناخت و برآوردن نیازهای افراد تمرکز میکنند، مهم نیست که مشتری باشند یا نه. آنها خود را در دسترس دیگران قرار میدهند و به آنها اهمیت میدهند.
- توانایی مذاکره
مهارت مذاکره و انعطافپذیری در فهرست مهارتهای سال 2015، اولویت بالاتری داشت اما در سال 2020 از 10 مهارت برتر سقوط کرده است. زیرا ماشینها با استفاده از انبوه دادهها شروع به تصمیمگیری برای ما کرده بودند.
- توانایی انعطافپذیری شناختی
انعطافپذیری شناختی توانایی انطباق رفتار و تفکر ما در پاسخ به محیط است؛ بدین معنی که یک مدیر هنگامی که به فکر کردن به طور همزمان در مورد چندین مفهوم یا تغییر رویکرد در جهت حل یک مشکل نیاز دارد، میبایست تفکر انعطافپذیری از خود نشان دهد.
نسخهی جدید مجمع جهانی اقتصاد از مهارتهای مورد نیاز
اخیراً مجمع جهانی اقتصاد، لیست جدیدی از 10 مهارت برتر را منتشر کرده که کارکنان و مدیران میبایست تا سال 2025 کسب کنند تا شغل خود را از دست ندهند. توجه کنید که این موارد «مهارت» هستند بدین معنی که افراد لزوماً با این تواناییها به دنیا نیامدهاند و هر کدام از ما میتوانیم این مهارتها را بیاموزیم یا در خود پرورش دهیم. این لیست نه تنها به دلیل روند پیشرفت تکنولوژی، بلکه به دلیل تغییراتی که بحران همهگیری کرونا و لزوم دورکاری در سازمانها ایجاد کرده، نسبت به سال 2020 به روزسازی شده است.
- توانایی تفکر تحلیلی و نوآورانه
تفکر تحلیلی توانایی مقابله با مسائل پیچیده با ارزیابی اطلاعاتی است که جمعآوری و سازماندهی کردهاید. متفکران تحلیلی میتوانند الگوهایی را بین مجموعه دادههایی که اغلب به راهحلهای خلاقانه منجر میشوند، تشخیص دهند. آنها میتوانند دادهها و اطلاعات بههمریخته را به عمل تبدیل کنند.
- توانایی یادگیری فعال و استراتژی یادگیری
یادگیری فعال رویکردی از آموزش است که شامل درگیر کردن فعال کارمندان از طریق بحث، حل مسئله، مطالعات موردی، ایفای نقش (role plays) و روشهای دیگر است.
- توانایی حل مسائل پیچیده
حل مسئلهی پیچیده مجموعهای از مشاهدات و تصمیمگیریهای آگاهانه است که برای یافتن و اجرای راه حل یک مشکل استفاده میشود.
- توانایی تفکر انتقادی و آنالیز
تفکر انتقادی و حل مسئله در صدر فهرست مهارتهایی است که کارفرمایان معتقدند در پنج سال آینده برجسته خواهد شد.
- خلاقیت و ابتکار عمل
این توانایی همچنان جایگاه خود را تا سال 2025 در میان 10 مهارت برتر لیست حفظ کرده است.
- رهبری و نفوذ اجتماعی
رهبری و نفوذ اجتماعی در هم تنیده شدهاند زیرا رهبران، محصول جامعهی خود هستند و تجسم آنها از باورهای گروه خود، به آنها اجازه میدهد تا بر عقاید و اعمال اعضای گروه تأثیر بگذارند.
- توانایی استفاده، نظارت و کنترل تکنولوژی
نظارت بر فناوری، فرآیند نظارت و مدیریت فناوری از راه دور برای اطمینان از کارکرد آنلاین بودن آن و عملکرد آن در همهی زمانها است. تصور کنید که اتفاقی باعث آفلاین شدن تکنولوژیِ مورد استفادهی شما میشود. شما باید بدانید چه زمانی اتفاق افتاده و چه چیزی باعث آفلاین شدن آن شده است تا بتوانید آن را برطرف کنید.
- توانایی طراحی و برنامهنویسی تکنولوژیکی
پذیرش بیشترِ فناوری به معنای تغییر مهارتهای مورد تقاضا در مشاغل در طول پنج سال آینده خواهد بود و شکافهای مهارتی همچنان بالا خواهند بود.
- انعطافپذیری و توانایی تحمل استرس
از این مورد ساده نگذرید. منظور، ظرفیت بازیابی مثبتاندیشی نسبت به خود و دیگران پس از شکست، دشواری یا تغییر غیرمنتظره است. این افراد میتوانند علیرغم مشکلات یا شکست، عملکرد و سرزندگی خود را حفظ کنند و یا دوباره آنها را به دست آورند. آنها به طور مؤثر قدرت و سازگاری را با هم ترکیب میکنند. اعتماد به نفس طبیعی و دیدگاه مثبت به آنها این امکان را میدهد که دشواری را به عنوان فرصت و شکست را به عنوان رشد ببینند. آنها تصور میکنند بهترینهای شخصی آنها هنوز در راه است و در ناامیدی درجا نمیزنند. در عوض، مزایای درخشان و متنوعی را که از دستیابی نهایی به اهدافشان حاصل میشود، متصور میشوند.
توجه کنید که تحمل استرس به معنای ظرفیت تحمل فشار بدون منفینگری، ناامیدشدن، تلخ یا خصمانهشدن نسبت به خود یا دیگران است. افراد قوی در تحمل استرس میتوانند مقاومت کنند و حتی ممکن است در موقعیتهای فشار بالا به رشد برسند. آنها اغلب سازنده و با وجود ابهام، مطمئن هستند و با نگرانیهای خود کنار میآیند. دیگران ممکن است با درک این توانایی در آنها، تمایل داشته باشند در مواقع عدم اطمینان به آنان تکیه کنند.
توانایی انعطافپذیری بیشتر در شغل به این معنی است که میتوانید مهارتهای جدیدی را بیاموزید و مسئولیتهایی خارج از موقعیت اصلی خود به عهده بگیرید. این میتواند منجر به ترفیع و فرصتهای بیشتر در حرفهی شما شود.
- توانایی استدلال، حل مسئله و ایدهپردازی
حل مسئله هم مستلزم تواناییِ تعریفِ درست یک مسئله و هم یافتن راه حل برای آن است. ایدهپردازی به نوبه خود اغلب به عنوان خلاقیت، توانایی ارائه ایدهها و روشهای جدیدِ انجام ایدهها و در نتیجه حل مشکلات در نظر گرفته میشود.
یادگیری این مهارتهای جدید چقدر طول میکشد؟
- اکنون اکثریت قریب به اتفاق(94٪) رهبران کسب و کار انتظار دارند که کارمندان مهارتهای جدیدی را در محل کار خود به دست آورند. این میزان در سال 2018، 65% بوده که افزایش بسیار زیادی را نشان میدهد.
- پاسخدهندگان به «نظرسنجی آیندهی مشاغل» تخمین میزنند که حدود 40٪ از کارگران به کسب مهارت مجدد شش ماهه یا کمتر نیاز دارند، اما این تعداد برای کسانی که در صنایع مصرفکننده و در صنایع بهداشت و مراقبتهای بهداشتی هستند بیشتر است.
- در بخش خدمات مالی و انرژی، تجدید مهارت برای کارمندان به زمانی بیش از شش ماه نیاز دارد، زیرا برای آنان برنامههای طولانیمدتتری لازم است.
- طبق گفتهی 39 درصد از کارفرمایان، آموزش به صورت داخلی ارائه خواهد شد. اما، این آموزش با پلتفرمهای یادگیری آنلاین (16٪ آموزش) و مشاوران خارجی (11٪ آموزش) تکمیل خواهد شد.
- کرونا، این بیماری همهگیر، روند مهارتآموزی مجدد به صورت آنلاین را تسریع کرده است. بین آوریل تا ژوئن امسال، Coursera شاهد افزایش چهار برابری در تعداد افرادی بوده که خودشان به دنبال فرصتها بودهاند.
- تعداد کارفرمایانی که فرصتهای یادگیری آنلاین را برای کارگران خود فراهم میکردند در این بازهی زمانی پنج برابر و تعداد ثبتنام زبانآموزانی که از طریق برنامههای دولتی به منابع آنلاین دسترسی داشتند، 9 برابر شده است.
حفظ و ارتقاء شغلی در گروِ مهارتآموزی
برای آن دسته از کارمندان و مدیرانی که در نقش خود باقی میمانند، سهم مهارتهای اصلیای که تا سال 2025 تغییر خواهند کرد، 40 درصد است و 50 درصد از کل کارکنان نیاز به تجدید مهارتهای خود و یادگیری مهارتهای جدید دارند و همچنین همانطور که در لیست اخیر مجمع جهانی اقتصاد مشاهده میشود، مهارتهای خود- مدیریتی مانند یادگیری فعال، تابآوری، تحمل استرس و انعطافپذیری نیز به تازگی به لیست مهارتهای مورد نیاز اضافه شدهاند. در این میان مهارتهایی که میتوانند به پیشرفت شما تا سال 2025 کمک شایانی کنند، مهارتهای «متقابل» (cross-cutting skills)، مهارتهای تخصصی در بازاریابی محصول و بازاریابی دیجیتال است.
نیمی از ما در پنج سال آینده نیاز به مهارتآموزی دوباره خواهیم داشت تا بتوانیم شغل و یا درآمد خود را حفظ کنیم یا ارتقا دهیم. اختلال مضاعف حاصل از بحرانهای اقتصادی همهگیر و افزایش مشاغل اتوماسیونی در این مسئله بیتاثیر نیست. این پیشبینی بر اساس ویرایش سوم گزارش «آیندهی مشاغل» از مجمع جهانی اقتصاد است که مشاغل و مهارتهای آینده را ترسیم و سرعت تغییر و جهت حرکت آنها را ردیابی میکند. اما همهی این عواملی که مشاغل را متحول میکنند، میتوانند کلید ایجاد آنها را نیز فراهم کنند و به ما کمک کنند تا مهارتهای جدید بیاموزیم.