حرکت به سمت دامداری صنعتی برای تأمین گوشت و شیر کشور

ابوالحسن احمدیبه گفته مدیر امور دام وزارت سازمان جهاد استان سمنان، راه‌حل بهبود وضعیت دام‌پروری کشور، اصلاح مدیریت پرورش دام و استفاده از نژادهای پربازده است. در حال حاضر نه‌تنها بهره‌وری کافی در دامداری‌های سنتی وجود ندارد، بلکه با توجه به افزایش جمعیت، این نوع دامداری‌ها نمی‌توانند پاسخگوی نیاز تغذیه‌ای کشور باشند. در سیستم‌های کاملاً بسته و در کشورهای پیشرفته تولید کمتر از 3 بره به ازای هر رأس میش در طی یک سال اقتصادی نیست درحالی‌که در کشور ما میانگین بره‌گیری یا بهره‌وری در هر رأس میش در گله‌های عشایری و روستایی 0.8 یا 0.9 است؛ یعنی 100 رأس گوسفند تنها حدود 80 بره در یک سال تولید می‌کند. بنابراین حرکت به سمت دامداری صنعتی و نیمه‌صنعتی با استفاده از نژادهای پربازده راه‌حل دراز مدت بالا بردن بهره‌وری در دام‌پروری است.

 

محمد مهدی احمدی، مدیر امور دام سازمان جهاد استان سمنان، در خصوص میزان بهره‌وری پرورش دام سبک در ایران به مجله میکروسکوپ گفت: پرورش دام سبک در کشور به‌اندازه کافی بهره‌وری ندارد که نتیجه دو عامل است؛ یکی خود نژاد و دیگری مدیریت آن.

 

برای تولید دنبه در گوسفندان بومی ایرانی تا 2.5 برابر بیشتر غذا نسبت به گوشت مصرف می‌شود

وی سپس در خصوص نژادهای بومی ایرانی ازنظر میزان بره‌زایی و تولید شیر توضیح داد: در ایران حدود 70 میلیون رأس دام سبک وجود دارد که 50 میلیون آن گوسفند و بره و حدود 18 تا 20 میلیون آن بز و بزغاله است. 27 نوع نژاد و اکوتیپ (زیرگونه یا زیر نژاد) گوسفند در ایران وجود دارد که تنها 25-30 درصد آن‌ها توان دوقلو زایی دارند. درحالی‌که به‌عنوان‌مثال نژاد آصف که حاصل ترکیب دو نژاد ایست‌فریزین و آواسی است، می‌تواند 1.6 تا 1.8 بره از هر رأس میش در یک سال تولید کند. مشکل دیگر نژادهای کشور داشتن دنبه است. برای تولید دنبه 2 تا 2.5 برابر غذا مصرف می‌شود. درحالی‌که ارزش غذایی دنبه نسبت به گوشت یک‌سوم است. تنها یک نژاد «زل» در مازندران وجود دارد که دنبه ندارد و به‌اصطلاح دم‌دار است و مابقی نژادها دارای دنبه هستند. به‌عنوان‌مثال در نژاد افشاری، بره 45 تا 50 کیلویی 10 تا 12 کیلو دنبه دارد؛ اما اکثر نژادهای خارجی فاقد دنبه هستند. ازنظر میزان شیردهی نیز گرچه برخی نژادهای شیری کشور مانند نژاد قزل در هر دوره شیردهی 100 تا 120 کیلو شیر تولید می‌کنند اما میانگین تولید شیر در گوسفندهای ایرانی در یک دوره شیردهی بیش از 70 تا 80 کیلوگرم نیست. درحالی‌که در نژادهای خارجی پربازده مانند ایست فریزین و آصف این مقدار به 500 کیلوگرم شیر در هر دوره شیردهی می‌رسد یعنی 5 تا 6 برابر بیشتر از یک رأس دام ایرانی.

 

80 تا 90 درصد هزینه‌های دامداری مربوط به تغذیه است

احمدی با تأکید بر نقش مدیریت پرورش دام علاوه بر انتخاب نژادهای مناسب در بهره‌وری دام‌پروری، حرکت به سمت دامداری نیمه‌صنعتی و صنعتی را تنها راه غلبه بر چالش‌های پیش روی دامداری سنتی دانست و اضافه کرد: با توجه به اینکه حدود 80 درصد از هزینه‌های یک واحد دامداری را هزینه‌های تغذیه تشکیل می‌دهد، یک گله‌دار سنتی تنها در صورتی می‌تواند کسب‌وکاری سود ده داشته باشد که خود مالک مرتع باشد. در غیراین‌صورت دامدار سنتی نمی‌تواند بهره اقتصادی کافی ببرد. در حال حاضر بخش اعظم دام سبک در ایران یعنی 80 تا 90 درصد به‌صورت سنتی یعنی عشایری (کوچ‌رویی) و روستایی پرورش داده می‌شود. در بخش عشایری که 70 تا 80 درصد دامداری سنتی را تشکیل می‌دهد، دامدارها میان مناطق ییلاقی و قشلاقی و میان‌بند کوچ می‌کنند. سال قبل به دلیل بارندگی خوب، اکثر گله‌دارها از وضعیت کار خود رضایت نسبی داشتند و توانستند حدود 0.8 تا 0.9 بره به ازای هر رأس میش داشته باشند ولی در سال جاری به دلیل کاهش بارندگی این تعداد به کمتر از 0.7 یا 0.6 رسیده است و با توجه به خشک‌سالی، بهبود قابل‌توجهی در وضعیت مراتع پیش‌بینی نمی‌شود. ازنظر نیروی کار نیز مشکلات جدی وجود دارد. در کشور اکثر چوپان‌ها نیروی خارجی افغان هستند زیرا به دلیل کار مشکل و تمام‌وقت چوپانی، جوان‌ها راغب به این کار نیستند و فرزندان شغل والدین خود را در چوپانی دنبال نمی‌کنند؛ بنابراین با توجه به از بین رفتن مراتع به دلیل خشک‌سالی و مشکلات نیروی کارگری در بخش سنتی، بسیاری از دامدارها در سال‌های اخیر به پرورش نیمه‌صنعتی و صنعتی روی آورده‌اند.

وی سپس با یادآوری اینکه امکان پرورش دام‌های معمولی کم بازده در حالت نیمه‌صنعتی و صنعتی وجود ندارد، توضیح داد: در پرورش صنعتی یا کاملاً ایستاده، دام برای تغذیه به مراتع برده نمی‌شود و در حالت نیمه‌صنعتی، حدود 6 تا 9 ماه از سال دام در مناطق ایستاده نگهداری می‌شود؛ بنابراین امکان استفاده از مراتع مانند روش سنتی وجود ندارد و درنتیجه اگر دام به‌اندازه کافی بازده نداشته باشد، میزان بره و شیر تولیدی کفاف هزینه‌های مربوط به خوراک و نگهداری را نمی‌دهد. به‌عنوان‌مثال در حالت نیمه‌صنعتی باید از نژادهایی استفاده شود که بتوانند با تغذیه کمکی حداقل سه بار در دو سال زایش به ازای هر رأس میش داشته باشند.

 

واردات نژادهای پربازده در کنار حفظ ذخایر ژنتیکی کشور

احمدی سپس در خصوص چگونگی توسعه نژادهای پربازده افزود: دانشگاه‌های مختلف و مرکز اصلاح نژاد ایران فعالیت‌هایی در زمینه اصلاح نژادهای بومی ایرانی داشته‌اند اما به آن موفقیتی که کشورهای پیشرو در اصلاح نژاد رسیده‌ا‌ند، دست نیافته‌اند. بالاترین میزان بره در دنیا متعلق به نژاد خارجی مریلند است که به‌عنوان ماشین بره‌کشی شناخته می‌شود و رکورد 9 بره در طی یک سال را دارد؛ اما توان ژنتیکی گوسفندان ما به این حد نیست و فعالیت‌های انجام‌شده، نتیجه مطلوبی حاصل نکرده است؛ بنابراین واردات نژادهای اصلاح‌شده راه‌حل مناسب‌تری در شرایط حال حاضر است.

مدیر امور دام سازمان جهاد استان سمنان در ادامه با تأکید بر لزوم حفظ نژادهای بومی ایرانی، گفت: روش دامداری سنتی و نژادهایی که درمعرض انقراض هستند مانند نژاد سنگسری که بومی استان سمنان است باید در قسمتی از کشور با همان ترکیب و بدون دست‌کاری ژنتیکی حفظ شود، زیرا این نژادها ذخایر ژنتیکی کشور هستند و در طی سالیان با اقلیم منطقه و بیماری‌های آن خو گرفته‌اند؛ اما برای بالا بردن بهره‌وری، پرورش نژادهای پربازده به‌صورت صنعتی و نیمه‌صنعتی به‌عنوان بخش استراتژیک تأمین مواد غذایی کشور باید گسترش یابد؛ بنابراین در کنار حمایت واحدهای سنتی روستاییان که دام را برای معیشت خود پرورش می‌دهند، باید واحدهای صنعتی با راندمان بالا ایجاد شود.

 

دامداری سنتی

حرکت ناگزیر به سمت دامداری صنعتی

وی در انتها با اشاره به اینکه دامدارهای سنتی به دلیل مشکلات مراتع و نگهداری دام و نیروی کار، خودبه‌خود به سمت دامداری نیمه‌صنعتی و صنعتی می‌روند، گفت: فرض کنید که یک دامدار سنتی یک گله 500 رأسی داشته باشد که چوپانی که نشان و ضمانتی ندارد، این گله را نگهداری می‌کند؛ بنابراین خطر سرقت، فروش، مرگ‌ومیر و مسائل بسیار دیگر وجود دارد و دامدار سالیانه به‌اندازه 10 تا 20 رأس تلفات خواهد داشت و در نهایت حداکثر می‌تواند 80 بره داشته باشد؛ اما اگر به‌جای 500 رأس دام بتواند 100 رأس از نژادهای خالص یا آمیخته پربازده را در فضای ایستاده نگهداری کند، خطرات احتمالی یادشده را به حداقل برساند و درنهایت همان بهره‌وری را داشته باشد، قطعاً برایش اقتصادی‌تر است. دامدارهای سنتی در سال‌های آینده بیش‌ازپیش به این واقعیت پی خواهند برد و هر چه بیشتر به سمت پرورش متراکم و ترجیحاً نژادهایی که هم ازنظر تولید شیر و هم گوشت بهره‌وری بالا دارند پیش خواهند رفت.

 

از زبان یک دامدار صنعتی بشنوید.

 

میکروسکوپ را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *