نقش منتور

انجمن مهندسی شیمی و پلیمر ایران، به‌عنوان یک تشکل صنفی منسجم و مقتدر؛ با هدف بهبود وضعیت اقتصادی و اجتماعی این مرز و  بوم؛ حمایت و تعالی شرکت‌های نوپای این صنف مهندسی را در مأموریت‌های اصلی خود قرار داده است. رشد مستدام و پویای این شرکت‌های نوپا در گرو ایجاد بستری است که شکل‌گیری روابط ساختارمند و هدفمند از جنس منتورینگ را هدف قرار داده است. جریان هوشمند انجمن مهندسین پلیمر و شیمی ایران ما را بر آن داشته است که شکل‌گیری جمعی از عاشقان و پیش‌کسوتان صنعت به‌عنوان منتور را دنبال کنیم. بی‌شک بهره‌مندی از خرد جمعی، توان صاحب‌نظران و درایت پیش‌کسوتان، راه‌گشای تشکیل و رونق این جمع خواهد بود. نقش و ویژگی‌های منتور را بیش‌تر بشناسید.
نقش منتورها در موفقیت استارتاپ‌ها

طبق تحقیقاتی که بر روی استارتاپ‌های نیویورکی انجام شده است، بسیاری از سرمایه‌گذاران استارتاپ‌ها، ارتباطات فردی قوی با بنیان‌گذاران و سرمایه‌گذاران سایر استارتاپ‌ها داشته‌اند. یکی از قوی‌ترین این ارتباطات، منتورینگ بوده است. مثلاً بنیان‌گذاران برجسته از جمله چاددیکرسون از Etsy و نات‌تورنر از Flatiron Health نزد کارآفرین‌ها و منتورهایی مانند کاترینا فیک از Flicker و برین اوکلی از AppNexus و… منتورینگ شده‌اند و از کمک منتور استفاده کرده‌اند.
این پژوهش نشان می‌دهد که حدود ۳۳ درصد از استارتاپ‌هایی که توسط منتورها، مشاوره دریافت می‌کنند، تبدیل به کسب‌وکارهای موفقی شده‌اند و در نتیجه عملکرد آن‌ها حدوداً سه برابر بهتر از عملکرد سایر شرکت‎‌های فناوری مستقر در نیویورک بوده است.

به‌رغم چنین آماری برخی کارآفرینان این چنین اظهار داشته‌اند که منتور را دلیلی بر ضعف خود می‌دانند که اشتباه بزرگی است؛ زیرا مطرح‌ترین کارآفرینان جهان نیز منتور داشته‌اند. آن‌ها به این درک رسیده بودند که موفقیت کار تک‌نفره نیست و منتورها می‌توانند به آن‌ها کمک کنند تا تجارت خود را به صورتی خلاقانه حفظ کنند. استفاده کارآفرینان از منتور نشان‌دهنده علاقه‌مندی آ نها به یادگیری، دریافت دیدگاه‌های مختلف و سازگاری‌شان با تغییرات است.

در ادامه به دو کارآفرین مطرح و منتورهای آن ها اشاره می شود:
مارک زاکربرگ (Mark Zuckerberg) بنیان‌گذار و مدیرعامل فیسبوک: در زمان فوت استیو جابز (Steve Jobes)، موسس شرکت اپل، مارک زاکربرگ، این چنین بیان داشت که استیو مشاور و منتور گران‌بهایی برای او بوده است و همواره پاسخگوی سوالات وی بوده است. همچنین استیو جابز به او نحوه ایجاد یک تیم متمرکز و با کیفیت را یاد داده است.
بیل گیتس (Bill Gates) بنیان‌گذار و مشاور فناوری مایکروسافت: از وارن بافت (Warren Buffett) به‌عنوان منتور خود یاد کرده است و این چنین بیان داشته که وارن بافت نحوه گذر از بحران‌ها و فکر بلند‌مدت را به او تعلیم داده است.

 

نهادهای بین‌المللی منتورینگ

سه سازمان ICF ،AC ،EMCC با توجه به ملاقات‌های متوالی، در سال 2012 تصمیم به ایجاد اتحادیه جهانی منتورینگ و مربی‌گری گرفتند.

 

هدف از تشکیل این اتحادیه:

  • ایجاد یک صدای جمعی از ارگان‌های حرفه‌ای در زمینه منتورینگ مانند Score، Before you shine، Association of woman’s business centers (AWBC) و سایر نهادها و آژانس‌های مشابه
  • تسهیل در مبادله و توزیع اطلاعات برای کلیه ذی‌نفعان صنعت تا یک عملکرد خوب و مشترک ایجاد شود.
  • توجه بیشتر به توسعه مربی‌گری و منتورینگ

 

International Coaching Federation (ICF) .1

یک موسسه غیرانتفاعی در جهت تعیین استانداردهای باکیفیت، ارائه گواهینامه مستقل و ایجاد شبکه جهانی حرفه‌ای مربی‌گری می‌باشد و هدف آن پیشرفت حرفه‌ مربی‌گری است. دفتر این شرکت در ایالات متحده می‌باشد و حدود 30,000 کارمند دارد. مربیان در این موسسه به مشتریان خود در زمینه‌های زندگی، روابط و عملکرد شغلی کمک می‌کنند.

خدمات ICF:
توسعه شایستگی‌های محوری مربیان
ایجاد استانداردهای حرفه‌ای برای مربیان
ایجاد یک برنامه معتبر بین‌المللی جهت دادن اعتبار به مربیان
فراهم کردن رویدادهای آموزشی برای مربیان

Association for Coaching (AC) .2

یک موسسه غیرانتفاعی متخصص در زمینه استاندارد‌سازی و افزایش آگاهی در زمینه مربیگری می‌باشد.

خدمات AC:

  • آموزش حرفه‌ای مربی‌گری
  • توسعه و اجرای اهداف بازاریابی جهت رشد حرفه‌ای مربی‌گری
  • تشویق و فراهم کردن فرصت‌ها برای مبادله باز و کسب تجربه
  • تشکیل شبکه‌ای استراتژیک از افراد حرفه‌ای در این حوزه

این موسسه رویدادهای مختلفی برگزار می‌کند که این رویدادها برای منتورها و مربی‎‌ها در جهت آموزش و توسعه مهارت‌های‌شان و آپدیت ماندشان مفید خواهد بود.

European Mentoring & coaching council (EMCC) .3

نهادی برای توسعه مربی‌گری و منتورینگ است. دفتر مرکزی این سازمان در بلژیک و در کشورهای مختلف همانند فرانسه، یونان و دانمارک هم دارای دفتر می‌باشد و بیش از 5000 کارمند دارد .
هدف این نهاد توسعه، ترویج و تعیین کیفیت‌های مورد انتظار در عملکرد منتورینگ و کوچینگ و ایجاد نظارت جهانی است که به سود جامعه باشد. چشم انداز EMCC، بودن در بطن منتورینگ، کوچینگ و سرپرستی است. از طریق این شرکت هر کسی که نیاز به خدمات منتورینگ یا کوچینگ داشته باشد می‌تواند در وب‌سایت EMCC درخواست خود را ثبت نماید و با توجه به محل زندگی و شرایط مورد نیاز وی، منتور یا مربی متناسب به او معرفی می‌شود. همچنین کسانی که علاقه‌مند به منتورینگ یا کوچینگ هستند می‌توانند از طریق همین وب‌سایت خود را معرفی نمایند.
این شرکت ابتدا به‌عنوان (EMC) European Mentoring council شروع به کار کرد و دو بنیان‌گذار به نام David Megginson و David Clutterbucke داشت اما در سال 2002 دوباره به‌عنوان EMCC برندسازی شد.

منتور کیست و تفاوت او با کوچ چیست؟

 

تمرکز کردن منتورهای بزرگ بر مسائل حیاتی کسب‌وکار

رابطه بین منتور و صاحب کسب‌وکار باید متمرکز بر مباحث اصلی کسب‌وکار مانند توسعه مدل کسب‌وکار، طراحی محصول، تفکر طراحی، تعیین استراتژی‌های کلان، تعریف چارچوب مناسب MVP و مواردی مشابه باشد. منتورهای خوب، افرادی پرمشغله و عاشق کمک‌کردن به شما هستند. پس باید به‌خوبی و تا حد امکان از آن‌ها مشاوره بگیرید و مسائل پیش‌پا افتاده را مطرح نکنید و کارهای اجرایی و وقت‌گیر را بین اعضای تیم تقسیم کنید.

ذی‌نفع نبودن در حوزه فعالیت استارتاپ

در برخی مواقع منتور انتخابی، کسب‌وکاری موازی با فعالیت شما و هم‌جهت با آن را مدیریت می‌کند. طبیعی است که به دلیل مشغله کاری، همیشه دچار دوگانگی فکری باشد.

تعاملات منتور و شرکت

تعاملات منتور و شرکت بر پایه انتقال تجربیات و صحبت‌های عمومی است و منتور برای شرکت تعیین‌تکلیف نمی کند. کسی که طرف صحبت منتور هست و از او کمک دریافت می‌کند، منتی (Mentee) نامیده می‌شود. منتور به صحبت‌های منتی خود با دقت گوش می‌دهد و با طرح سوال‌های مختلف، تفکر و تعمق در او ایجاد می‌کند. منتور و منتی با هم برابر هستند و هیچ کدام بر دیگری برتری ندارند. هم منتور و هم منتی از طریق دیالوگ و هم‌صحبتی از همدیگر چیزهای زیادی یاد می‌گیرند ولی موضوع صحبت را منتی و نیاز او تعیین می‌کند.

حوزه فعالیت منتورها

به طورکلی، حوزه فعالیت‌های منتورها را در دو گروه می‌توان دسته‌بندی کرد؛ حوزه شغلی (حرفه‌ای) و حوزه روان‌شناختی. در حوزه حرفه‌ای، منتور تلاش
می‌کند تا به‌عنوان یک مربی به فرد توصیه‌هایی داشته باشد و رشد و عملکرد حرفه‌ای او را بالا ببرد. در حوزه روان‌شناختی، منتور به‌عنوان یک الگو ایفای نقش می‌کند و به عنصری الهام‌بخش تبدیل می‌شود. این دو حوزه معمولاً هم‌زمان اتفاق می‌افتند و به فرد این امکان را می‌دهند تا علاوه بر پیشرفت در حوزه شغلی، توازنی مناسب بین شغل و زندگی شخصی برقرار سازد.

 

قواعد منتورینگ با الهام از 40 قاعده شمس تبریزی
انواع منتورینگ

به‌طو رکلی، منتورینگ انواع و اقسامی دارد که بسته به نیاز خود می‌توانیم مدلی را انتخاب کنیم که بیشترین اثربخشی را برایمان به ارمغان آورد که در
ادامه به برخی از مهم‌ترین انواع منتورینگ اشاره خواهیم کرد:

1. منتورینگ در یک حوزه خاص: منتوری که در این حوزه فعالیت می‌کند، اصطلاحاً Profession Mentor نامیده می‌شود. در واقع، چنین فردی در صنعتی که منتی قصد ورود به آن را دارد سال‌ها است که در حال فعالیت است و دید عمیقی نسبت به آن دارد و تِرِندهای این حوزه خاص را به‌خوبی می‌شناسد. به‌طور مثال، می‌توان منتوری را مثال زد که در حوزه توسعه اپلیکیشن‌های موبایل فعالیت می‌کند؛ به‌طوری که به‌خوبی می‌داند سهم Andriod و IOS چقدر است، توسعه بازی بهتر است یا ابزارهای کاربردی و هم‌چنین در مورد فناوری‌های توسعه اپلیکیشن هم دید خوبی دارد به‌طوری که بسته به نیاز شما می‌تواند راهنمایی کند که مثلاً برای یک اپلیکیشن اندرویدی خاص بهتر است زبان جاوا یا کاتلین را یاد بگیرید و یا حتی به سمت تکنولوژی‌های هیبریدی بروید.

2. منتورینگ در یک صنعت خاص: چنین فردی که اصطلاحاً منتور صنعتی (Industry Mentor) نامیده می‌شود، برخلاف مورد قبل که در یک حوزه خاص دید عمیقی داشت، تمرکزش بر روی کل صنعت است و تِرِندهای کلان یک صنعت را به خوبی می‌شناسد. به طور مثال، وی در خصوص اینکه برای توسعه اپلیکیشن موبایل از چه فناوری‌هایی می‌توان استفاده کرد کمک چندانی نمی‌تواند داشته باشد اما با توجه به مطالعات و تجربیاتی که از یک دید کلی در صنعت توسعه نرم‌افزار دارا است، می‌تواند فرد علاقه‌مند به کدنویسی را در خصوص مزایا و معایب حوزه‌های مختلف برنامه‌نویسی مثل توسعه اپلیکیشن موبایل، وب‌اپلیکیشن، برنامه‌های دسکتاپ، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، واقعیت افزوده و … راهنمایی نماید. با ظهور صنعت 4.0 و پیشرفت رباتیک، اتوماسیون و تولید هوشمند، وجود یک مربی آگاه می‌تواند به شما کمک کند تا در جریان روندها و نوآوری‌های فعلی باشید.

منتور صنعتی نه‌تنها باعث می‌شود که از آخرین پیشرفت‌ها مطلع شوید، بلکه این اطمینان را به شما می‌دهد که با مهارت و دانش لازم برای تعالی یافتن در چالش‌های صنعتی امروز مجهز شوید. به‌علاوه، یک مربی می‌تواند از طریق آموختن مهارت‌ها و تخصص‌های جدید شما را به یک دارایی باارزش سازمانی تبدیل نماید.
منتو رهای صنعتی می‌توانند شما را در زمینه‌های:
صنعت مورد نظر
نوآوری‌های جدید صنعتی
محصولات جدید و فرصت‌های شغلی پیشِ رو در بازار آگاه نمایند.

3. منتورینگ درون سازمانی: شرکت‌ها هرچه بزرگ‌تر می‌شوند، ارتباطات لایه‌های مدیریتی با پرسنل کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر خواهد شد تا جایی که در برخی شرکت‌ها یا سازمان‌ها، نه‌تنها افراد تازه‌وارد، بلکه نیروهای قدیمی سازمان هم از فرهنگ سازمان، ارزش‌ها، مأموریت و چشم‌انداز مدنظر مدیران ارشد باخبر نیستند که در چنین مواقعی Organizational Mentor می‌تواند مفید باشد، بدین صورت که برای تک‌تک پرسنل وقت می‌گذارد و بسته به بازخوردی که قبلاً از ایشان به دست آورده است، می‌تواند آن‌ها را در جهت ارزش‌های سازمان راهنمایی نماید.

4. منتورینگ موقعیت-محور: این مدل منتورها که تحت عنوان Situational Mentor شناخته می‌شوند، این وظیفه را دارند تا در بازه‌های زمانی کوتاه اما در‌عین حال اثربخش برای دست‌یابی به هدفی خاص، تجربیات خود را به علاقه‌مندان منتقل کنند. به‌طو رمثال، فرض کنید که در استارتاپ‌مان نیاز داریم تا افراد در خصوص امنیت سایبری اطلاعات خود را به روزرسانی کنند که در چنین شرایطی می‌توانیم از منتورینگ موقعیت-محور استفاده نماییم.

5. منتورینگ نظارتی: یک Supervisory Mentor کسی است که بیش از هر چیزی، نقش نظارتی دارد، بدین شکل که در بازه‌های زمانی مشخصی به منتی سر می‌زند تا اطمینان حاصل کند، وی در مسیر درستی حرکت می‌کند. به عنوان نمونه، فرض کنیم در شرکت خود تعدادی کارمند داریم که در حوزه دیجیتال مارکتینگ فعالیت می‌کنند و برای آنکه بهترین نتیجه ممکن را به دست آوریم، از یک منتور نظارتی درخواست کمک کرده‌ایم. وی پس از یک‌سری جلسات اولیه که کلیات کار را به کارکنان منتقل می‌کند، هر فصل در شرکت حضور بهم می‌رساند تا با بررسی آمار و ارقام، روندها، پیشرفت‌ها و آشنایی با استراتراژی‌های به کار گرفته شده، بتواند نقشه راه را برای ادامه مسیر ترسیم کند و یا تغییراتی در رویکردهای قبلی ایجاد نماید.

علت هزینه بالای منتورینگ

در پاسخ به این پرسش شاید بتوان اصلی‌ترین دلیل را این نکته قلمداد کرد که معمولاً منتورها در طول سالیان دراز تجربیات خود را با صرف هزینه‌های زیاد مالی و زمانی به‌دست آورده اند. به عبارتی، یک منتور دانشی را به منتی منتقل می‌کند که هرگز نه در دانشگاه‌ها و نه در دیگر مراکز آکادمیک آموزش داده می‌شوند. در واقع، خِردی که منتور دارا است، صرفاً به‌واسطه حضور در صنعت به مدت چندین سال و هم‌چنین آزمون و خطاهای بسیار در طول زمان به دست آمده است؛ به‌طوری که استفاده از یک منتور به منزله Shortcut (میان بُر) است که منجر به صرفه‌جویی در زمان می‌گردد و مسلماً چنین میان‌بُری هرگز رایگان یا ارزان نخواهد بود.

ویژگی‌های منتور
  • بازار را به خوبی می‌شناسد و رفتار با مشتری را به شما می‌آموزد. چشم‌اندازی بزرگ دارد و صحبت با او چشم‌انداز شما را بهبود می‌بخشد.
  • راه و چاه را از هم شناخته و شما را با برخی اشتباهات فاحشی آشنا می‌کند که نباید انجام دهید.
  • او شبکه‌ای بزرگ از کارآفرینان، سرمایه‌گذاران و مسئولین دارد که می‌توانید واقعاً روی آن حساب کنید.
  • احتمال دارد که خود او در مقام یک سرمایه‌گذار فرشته روی کسب‌وکار شما سرمایه‌گذاری کند.
  • شما گاهاً درگیر امور اجرایی جزئی می‌شوید و از بحث‌های کلانی مثل استراتژی کسب‌وکارتان دور می‌شوید. او کسب‌وکار را از بیرون می‌بیند و مسیر نادرست را گوشزد می‌کند.
در چه مواقعی می‌توان از منتور استفاده نمود؟

از منتور می‌توان در موقعیت‌های مختلفی استفاده کرد. برای مثال:

  • برای شروع دوباره
  • جهت ارتقاء فعالیت‌های فردی
  • یادگیری برنامه‌های شغلی
  • تغییر در موقعیت شغلی
  • توسعه استعدادهای حرفه‌ای به صورت مداوم
برای منتور شدن به چه ویژگی‌هایی نیاز است؟

1. خودآگاهی: درک خوبی از خود داشته باشید و نقاط قوت و ضعف خود را بشناسید.
2. دانش سازمانی: شما باید نحوه انجام هر کار را بلد باشید.
3. اعتبار: شما باید اعتبار شخصی و حرفه‌ای داشته باشید. این اعتبار می‌تواند از طریق سازمانی که در آن مشغول هستید، بدست آید.
4.در دسترس بودن: شما باید برای راهنمایی و مشاوره منتی‌های خود وقت کافی داشته باشید.
5. ارتباطات: شما به مهارت‌های ارتباطی عالی نیاز دارید؛ به‌گونه‌ای که بتوانید ایده‌ها و احساسات دیگران را درک کنید و گوش شنوای خوبی باشید.
6. توانمندساز بودن: باید زمینه‌هایی را برای منتی‌های خود فراهم کنین تا بتوانند مهارت‌هایشان را توسعه دهند.
7. مخترع بودن: توانایی انجام کارها از طریق شیوه‌های جدید را داشته باشید.
8. توانایی درک متقابل: باید به‌عنوان یک منتور بتوانید شرایط مختلف را درک نمایید.

نقش‌های منتور چیست؟

نقش مشاور و مربی: برای ارائه مشاوره، راهنمایی و بازخورد. منتور باید تجارب و تخصص خود را با زبانی قابل فهم و به صورت مناسب با منتی به اشتراک بگذارد، مانند یک استاد یا یک فرد خبره، ایده‌ها و برنامه‌های اجرایی و عملیاتی را سرعت ببخشد.
نقش قهرمان و پیشرو: ارائه تشویق و پشتیبانی برای انجام کارها و برنامه‌های جدید منتور باید به منتی کمک کند تا از قلمرو آسایش و تنبلی خود فاصله بگیرد، منتور با بیان واقعیت‌ها به منتی دیدی آگاهانه در مورد متغیرهای غیرقابل کنترل که روی کار و یا هدف او تاثیر می‌گذارند، ارائه می‌دهد و در نقش یک قهرمان برای منتی ظاهر شود.
نقش معرفی منابع و توصیه‌ها: توصیه به مطالعه کتاب، شرکت در کارگاه‌ها یا سایر ابزارهای یادگیری. منتور با معرفی منابع علمی مورد نیاز به منتی کمک می‌کند تا در مورد هدفش به یادگیری و رشد علمی برسد؛ همچنین منتی را تشویق می‌کند تا با پیوستن به سازمان‌های مرتبط با هدف، روابط جدیدی برقرار کند و روابط کاریش را افزایش دهد.
نقش حقیقت‌گوی: بازخوردهای نه چندان دلچسب اما حقیقی. منتور بازخوردهای راست و شاید هم دردناک را باید به منتی ارائه بدهد تا اینکه منتی با حقایق روبه‌رو شود و بتواند به سمت جلو حرکت کند. در صورتی که یک مسیر فرصت‌های جالب و مناسبی را پیش رِوی فرد می‌گذارد، منتی را به سمت آن مسیر هدایت کند و به او از عواقب بالقوه‌ای که ممکن است در طی مسیر اتفاق بیفتد هشدار دهد.

پیوست: آشنایی با اصطلاحات حوزه استارتاپ

1. هکر رشد (Growth Hacking): اولین بار سین الیس این واژه را در سال ۲۰۱۰ بیان کرد. به عقیده سین الیس، هکر رشد (Growth Hacker) فردی است که همیشه، همه فعالیت‌هایش در جهت رشد است. شبیه قطب‌نما که همیشه جهت شمال را نشان می‌دهد، هکر رشد هم وظیفه نشان دادن راه رسیدن به رشد را بر عهده دارد. به‌طورخلاصه، هکر رشد مجموعه ای از تکنیک‌های توسعه یافته بازاریابی است که از خلاقیت، تفکر تحلیلی و سنجه‌های اجتماعی برای فروش استفاده می‌کند.
2. سرمایه گذار معتبر (Accredited Investor): اصطلاحی است که در بیشتر کشورها به یک شخص حقیقی یا حقوقی که در حوزه سرمایه‌گذاری دارای تخصص، تجربه و ریسک‌پذیری لازم باشد و توانایی مدیریت صندوق‌های سرمایه‌گذاری یا شرکت‌های سرمایه‌گذاری را داشته باشد، اطلاق می‌شود. سرمایه‌گذاران معتبر بهترین روش برای جذب سرمایه استارتاپ‌ها به حساب می‌آیند.
3. اکوباتور (Accubator): مدل جدیدی از مراکز رشد کسب وکار است که مبنای فعالیتش بر شراکت، اتحاد، شبکه‌های کاری و برنامه‌های نظارتی دائمی استوار است. این مدل جدیدترین نوع مراکز رشد کسب‌وکار است که نقاط قوت همه مدل‌های پیشین را دارا بوده و ضمن ارتقای آن‌ها اتحادها و مشارکت‌هایی مشخص با خارج و نیز با فارغ‌التحصیلان و شرکت‌های زایشی خودش برقرار می‌کند.
4. میوه پایین درخت (Low Hanging Fruit): استعاره‌ای است که به فروش راحت‌ترین محصولات (کالا یا خدمات) به مشتری دلالت دارد. در انگلیسی، این روند در مورد بافت‌هایی استفاده می‌شود که در آن کارهای آسان‌تر یا ساده‌تر را می‌توان در وهله اول انجام داد. در این مفهوم گفته می‌شود که فرآیند فروشتان به مشتری با محصولات ساده‌تر و راحت‌تر و قابل فهم‌تر شروع کنید تا مشتری راحت‌تر از شما خرید نماید.
5. سرمایه اولیه (Seed Money): نخستین سرمایه‌ای که برای تأسیس و بنیان‌گذاری یه شرکت یا استارتاپ به کار گرفته می‌شود. به عبارت ساده‌تر پول استفاده شده برای شروع یک کسب‌وکار یا استارتاپ جدید را گویند. این سرمایه می‌تواند از پس‌انداز شخصی بنیان‌گذار، آشنایان، شتاب‌دهنده‌ها یا حتی به صورت وام تأمین شود. این سرمایه معمولاً صرف تحقیقات بازار و توسعه محصول می‌‎شود.
6 . ارائه آسانسوری (Elevator Pitch): ارائه بسیار مختصری از یک ایده یا استارتاپ است که تمام منافع و جنبه‌های مهم آن ایده را پوشش می‌دهد و در زمانی بین ۱۰ تا ۳۰ ثانیه مدت‌زمان تقریبی سوارشدن به آسانسور و پیاده شدن از آن ارائه می‌شود. هنر ارائه آسانسوری یعنی توضیح کامل یک ایده یا استارتاپ تا حداکثر ۳۰ ثانیه که در برگیرنده همه آن چیزی باشد که برای طرف مقابل مهم است. مثلاً ارائه برای سرمایه‌گذاری که قرار است در ۳۰ ثانیه او را متقاعد کنید که روی استارتاپ شما سرمایه‌گذاری کند.
7. حداقل محصول قابل ارائه (Minimum Viable Product): شکلی از محصول کلی ماست که در مقیاس کوچک‌تر، به مراتب کم‌هزینه‌تر و ساده‌تر به مشتریان هدف ارائه می‌شود تا از بازخوردها و نظرات مشتریان در مورد این محصول حداقلی، بتوان گام به گام به محصولی که ناشی از نیاز بازار هست، رسید. این حداقل محصول قابل ارائه، می‌بایست خود به‌تنهایی قابلیت ارائه داشته باشد و نیازهای حداقلی مشتری را برآورده کند و تفاوتش با نسخه دموی محصول این است که در محصول اصلی مثلا اگر قرار باشد ۲۰ ویژگی دیده شود، در دمو ۵ ویژگی قرار می‌گیرد و به مشتری وعده داده می‌شود که برای استفاده از تمام آن ویژگی‌ها نسخه اصلی را باید خریداری کنند اما در MVP گفته می‌‎شود که باید یک محصول کامل با حداقل ویژگی‌ها ولی کار راه‌انداز ارائه گردد.
8. پذیرندگان اولیه (آغازین/Early Adopters): در نظریه نوآوری، گروه اقلیت جامعه (تقریباً ۱۴ درصد جامعه) که مایل به استفاده از ایده‌ها، کالاها، خدمات و فرآیندهای جدید هستند، پذیرندگان اولیه هستند. پذیرندگان اولیه معمولاً دارای بینش و تحصیلات متوسط به بالا هستند. شرط موفقیت هر محصول جدید، جذب نوآوران و پذیرندگان اولیه است. به‌همین‌خاطر در بوم کسب‌وکار ناب در بخش مشتریان ذکر شده که حتماً باید پذیرندگان اولیه و آغازین خودتان را شناسایی کنید. بعد از شناسایی این پذیرندگان اولیه و متقاعدکردنشان برای خرید، رفته رفته می‌شود، محصول را به سمت بازار اکثریت (افراد بی‌اعتنا و بی‌تفاوت)هدایت کرد.

 

 

برای تهیه نوای شمس و منتورینگ و دیگر کتاب‌های دنیای این روزهای ما به سایت انجمن مهندسین پلیمر و شیمی ایران مراجعه کنید یا با شماره  ۴-۸۸۹۹۶۰۰۲-۰۲۱ داخلی ۱۱۸ تماس بگیرید.

 

 

قواعد شمس تبریزی را در باب منتورینگ بخوانید

 

میکروسکوپ را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید

 

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *