سبک زندگی پسماند صفر

خانم آیه حمدآوی
فعال محیط زیست، اکوبلاگر و آغازگر جنبش پسماند صفر در ایران

 

خبرنگار مجله میکروسکوپ : کاملیا ریاحی

شاید همگی با بحث تفکیک پسماند آشنایی داشته باشیم اما آیا تا به حال اصطلاح “پسماند صفر” را شنیده اید؟

خانم آیه حمداوی فعال محیط زیست در زمینه ی کاهش پسماند خانگی و آغازگر جنبش پسماند صفر (zero waste) در ایران هستند. تحصیلات ایشان در زمینه بیولوژی در دانشگاه لاساپینزا رم – ایتالیا و همچنین در ایران کارشناسی مترجمی زبان ایتالیایی است.
مشتاقانه پای صحبت ایشان در رابطه با این سبک زندگی مینشینیم.

پسماند صفر چیست؟

پسماند صفر یک جنبش جهانی است که از سال 2000 در غرب شروع شد منتها در 2013 پر رنگ تر شد و مردم خیلی کشور ها به آن گرایش پیدا کردند و فروشگاه های زیادی در دنیا بدین منظور افتتاح شد. در ایران ما از سال 2018 فعالیت مان را شروع کردیم. پسماند صفر یک سبک زندگی و یک نوع تفکر است؛ چالش و مسابقه نیست. نگرش این سبک زندگی بر پایه ی تولید نکردن زباله است نه اینکه در رابطه با نحوه ی جداسازی پسماند و عملکرد شهرداری فعالیت کنیم. نگرش استفاده حداقلی از منابع طبیعی است چون دیگر فرصت آنچنانی هم نداریم.
در این سبک زندگی یک هرم وجود دارد که بازیافت در انتهای این هرم قرار دارد. اولین گام ما اجتناب است. یعنی تا اونجایی که میتونیم اجتناب داریم بعد کاهش پسماند داریم بعد مصرف مجدد و بعد بازیافت است. آخریش هم که دفن و تولید کمپوست است.

 

چه شد که پسماند صفری شدید؟

من 10 سالی هست که روی سبک زندگی سلامت کار میکردم و بعد با طب ایرانی آشنا شدم که به نظرم خیلی طب کاملی است وخیلی به ما الگوی زندگی میدهد. حدود دو سال بود که در مورد نان سالم کار میکردم. در شیراز با اینکه گندم خیلی با کیفیتی وجود دارد ولی کیفیت نان نانوایی ها خیلی پایین است. من بهش میگم آرد پخته و خیلی تعجب میکنم که مردم اصلا به کیفیت نان اعتراضی نمیکنند . پس شروع به سفر به شهر های مختلف و بررسی کیفیت آرد نان ها وحتی سبک های مختلف نان های سنتی کردم. در یکی از این سفر ها به آمل-مازندران در تابستان 97 ، متوجه شدم مازندران عنوان بالاترین آمار سرطان گوارش در ایران را دارد. بعد متوجه شدم کشاورزی خوبی نیز ندارد که یکی از دلایل اش شیرابه هاست. آنجا بود که داستان شیرابه ها برام پر رنگ شد. در سفر دیگری به مشهد، متوجه شدم که با آنکه شهربسیار تمیز بود ولی بسیار یکبار مصرف استفاده میشد.این بررسی ها همزمان شد با تحریم ها و کمبود محصولات سلولوزی در بازار و نگرانی برای تامین پوشک و پد بهداشتی بانوان. .این سه مورد و پیدا کردن راه حل، درگیری ذهنی من شده بود.
در پی یافتن راه حلی برای معظل کمبود محصولات بهداشتی سلولوزی و قیمت بالای آنها، متوجه شدم که افرادی وجود دارند که پوشک و پد بهداشتی بانوان یکبار مصرف استفاده نمیکنند، بلکه بجای آن از محصولاتی پارچه ای و قابل شستشو استفاده میکنند . به دنبال برند این محصولات که بیشتر اروپایی بودند، با سبک زندگی پسماند صفر و این تفکر آشنا شدم.

چه فعالیت هایی تا به حال در زمینه ی پسماند صفر انجام دادید؟

زمانی که در بحث طب سنتی تحقیق میکردم تجربیات خودم را بصورت مجازی با دوستان به اشتراک می گذاشتم و با اینکه هیچ وقت قصد ترویج کردن نداشتم، دیدم که این تجربیات مورد توجه قرار گرفت. کم کم رسانه ها مخصوصا خبرنگار هایی که در بحث محیط زیست فعالیت کرده بودند، علاقه مند به سبک زندگی پسماند صفر شدند و می گفتند که ما همیشه پسماند را در حد گزارش از مراکز دفن گرفته بودیم ولی کاری که شما انجام میدهید بسیار جذاب است.سپس دانشگاه های تربیت مدرس و شریف و بهداشت محیطی ها و زیست شناسی ها و همچنین از میان ارگان ها نیز سازمان محیط زیست خراسان جنوبی، سازمان محیط زیست شهرداری تهران علاقه نشان دادند. جلسات، سیمنار ها و رویداد های داخلی و بین المللی متعددی در زمینه پسماند صفر نیز شرکت کردم.

اگر شهروندی در خانه هیچ تفکیکی روی زباله اش انجام ندهد ، چه اتفاقی برای زباله ها بعد از قرارگیری در سطل های شهرداری میافتد؟

بستگی دارد در چه شهری زندگی کنید. در بعضی شهرها زباله ها بعد از جمع آوری در مکانی مثلا پشت کوه، در جنگل و یا حتی لب دریا رها سازی میشوند. این زباله ها شیرابه میدهند و گاز متان و یکسری بخارات سمی تولید میکنند. به جز آلودگی خاک ، آب را نیز تا عمق زیاد آلوده می کنند. این آبهای آلوده محصولات کشاورزی ما را آلوده میکنند و به ما برمیگردد. این چرخه خیلی به ما نزدیک است.

در شهر های بزرگتر که مدیریت پسماند دارند، مثلا اگر در حدود 8000 تن زباله تر و خشک قاطی وجود داشته باشد، افرادی به منظور جداسازی پسماندهای قابل بازیافت فعالیت میکنند. منتها این پسماند خشک آلوده افت بار خیلی زیادی دارد زیرا که پلاستیکی که همراه با پسماند تر باشند دیگر کیفیت پلاستیک تمیزی که ما در خانه جدا کردیم را به هیچ وجه ندارد. در نتیجه محصولی که بازیافت به ما تحویل میدهد محصول درجه پایین تری است و شاید مشتری نداشته باشد. اگر کاغذ را به همراه پسماند تر بیاندازید، خیس و چرب می شود. شیشه نیز در حمل و نقل خرد میشود .در نتیجه هم کیفیت بازیافت این مواد را پایین آوردیم و هم با آن پسماند تر دیگر نمیتوانند کمپوست با کیفیت درست کنند.

اتفاقی که میافتد این است که پسماند های قابل بازیافت و یا بهتر است بگوییم پسماند هایی که ارزش بازیافت دارند، با کیفیت پایین جداسازی میشوند و پسماند تر به همراه شیرابه و پسماند های ریجکتی و یا شیشه شکسته ها به سایت های کمپوست برای تهیه کمپوست و کود منتقل میشوند. اما با اینکه بیشتر شهرها سایت های کمپوست سازی دارند، کیفیت این کمپوست تولیدی اصلا خوب نیست چون حاوی شیشه خرد شده و پلاستیک ریز شده است. گرچه ادعا میشود که در این فرآیند کمپوست ها الک می شوند اما عملا کود با کیفیتی تولید نمیشود. تولید کمپوست فرایندی طولانی و هزینه بر است. در مواقعی که کیفیت این کمپوست خوب و قابل فروش نباشد، این کمپوستِ بی کیفیت بعد از این همه هزینه و مصرف انرژی، دفن میشود. گاها دیده شده که بخش هوادهی پسماند تر خراب میشود، در گذشته تکنسین تعمیر یا تعویض قطعه انجام میداد که در حال حاضر بدلیل تحریم ها امکان پذیر نیست. پس اگر شهروندان در خانه تفکیک پسماند تر و خشک را انجام دهند و پسماند خشک تمیز شده به مراکز بازیافت برسد نتیجه بهتری عاید میشود.
دستگاه های زباله سوز هم وجود دارند اما ظرفیت هایشان بسیار پایین است. زباله های ریجکتی برای سوزانده شدن به زباله سوز ها منتقل میشوند. البته که حول سیستم های زباله سوز دیدگاه های متفاوتی وجود دارد. مسئله ی وجود مراکز بازیافت زیرزمینی که مجوز رسمی ندارند و بدون در نظرگرفتن مسائل زیست محیطی، پساب و انرژی بازیافت انجام میدهند هم وجود دارد. بازیافت بدلیل پساب اش صنعت آلوده کننده ای است.

برای اجتناب از این فاجعه ی زیست محیطی اولین قدمی که هر شهروندی میتواند انجام بدهد چیست؟

ساده ترین کار تفکیک زباله است. در همه شهر های ایران سازمان پسماند خواستار تفکیک پسماند تر و خشک و گاها جداسازی کاغذ از شهروندان است. اما من معتقد به تفکیک هفتگانه هستم. بجز جداسازی پسماند تر، پسماند های خشک مثل شیشه ، کاغذ ، فلز، پسماند الکترونیکی، ریجکتی و ویژه.
چرا با اینکه دوباره این پسماند ها با هم مخلوط میشوند من پیشنهاد جداسازی و تفکیک هفتگانه را میدهم. زیرا مرحله ی اول در مسیر کاهش پسماند ، واقف شدن به اینکه چه نوع پسماند هایی تولید می کنید که بتوانید آن را کم کنید.
بعد از جداسازی عبدا نباید پسماند های خشک قابل بازیافت را در سطل های زباله شهرداری بیندازیم. چون مجدد با زباله های تر دیگر مخلوط و تباه میشود و جداسازی ما کاری بیهوده است. پس می بایست به اپلیکیشن های بازیافت و یا مستقیم به غرفه های جمع آوری بازیافت،هر کدام که در شهر شما وجود دارد، تحویل داده شود. درحال حاضر اپلیکیشن های بازیافت زیادی وجود دارند به طور مثال در تهران دو اپلیکیشن جاروب و کاپزی فعال هستند. مکان هایی مانند گلماند و هایپر پسماند هم وجود دارند که جزو سیاست های تشویقی هستند. در بعضی کشور ها سیاست های تنبیهی مانند جریمه و مالیات برای کسانی که زباله تولید میکنند وجود دارد.
تفکر پسماند صفری در مورد زباله های تر این است که جای زباله ی تر نیز در سطل های شهر داری نیست. یا باید آنها را تبدیل به کمپوست و خاک آلی کرد و یا آنها را خشک و تبدیل به غذای دام کرد. اگر چه زمانی که نحوه آشپزی به سمت آشپزی پایدار در راستای کشاورزی پایدار برود، عملا نباید دور ریز و پسماند تری داشته باشیم.

چه پسماند هایی ریجکتی و ویژه هستند؟

پسماند های ویژه یا خطرناک پسماندی است که خاصیت برندگی یا شعله ور شدن و یا سمیت داشته باشند. به طور مثال در پسماند خانگی میتوان به تیغ، ژیلت، سرنگ ، ماسک های عفونی ، شیشه شکسته، لامپ و باتری اشاره کرد.
پسماند های ریجکتی، پسماند هایی هستند که میبایست در زباله سوز ها سوزانده شوند و یا دفن شوند که بسته به زیر ساخت های شهر ها مشخص میشود .با اینکه شیشه که یکی از اکولوژیک ترین نوع بسته بندی هاست و انرژی کمتری در فرایند بازیافتش صرف میشود و بازیافتی مقرون به صرفه دارد گاها در غرفه های بازیافت بسیاری از شهر ها تحویل گرفته نمیشود و بعنوان پسماند ریجکتی دفن میشوند. حتی در بعضی شهرها همین اتفاق برای پت نیز می افتد. قاعدتا باید همه ی مواد بازیافت شوند غیر از کاغذ های پلیمری سیلیکونی و پروپیلن (مثل بسته بندی نقره ای رنگ چیپس و پفک) و بسته بندی صدفی رنگ نمک و یا بسته ی شفاف ماکارونی. این بسته بندی ها با اینکه علامت بازیافت دارند و قابل بازیافت هستند اما پیمانکاران تمایلی برای بازیافت کردنشان ندارند. چون آن ها بیشتر موادی را جمع میکنند که پر سود باشند و بتوانند راحت به فروش رسد. 90 درصد پلاستیک ها به صورت تئوری قابل بازیافت هستند اما در عمل این اتفاق نمی افتد . نه تنها در ایران حتی در انگلیس و ایتالیا هم همینطور است.

شهروندان از کجا میتوانند این اطلاعات را بدست بیاورند که در شهرشان چه پسماند هایی قابل بازیافت و کدام ها ریجکتی هستند؟

این مسئله متاسفانه شفاف نیست. مثلا در ایتالیا در لیست سایت پسماند هر استانی به صورت جزء به جزء مشخص شده است ولی در ایران متاسفانه این اطلاعات دقیق وجود ندارد. فقط شهرداری در حد جدا کردن تر و خشک و جدیدا جداسازی کاغذ و پسماند الکترونیکی را گوشزد میکند. البته که شهرداری فقط متولی پسماند خانگی است.علوم پزشکی متولی پسماند های بیمارستانی و جهاد کشاورزی متولی پسماند های کشاورزی است. شاید این تعدد ارگان های مختلف برای رسیدگی به یک موضوع واحد دلیل این عدم همبستگی در این زمینه شده است.
در ایران روی بسته بندی فقط کد 1 تا 7 بازیافت ذکر میشود که آن هم برای مصرف کنندگان نامفهوم است در صورتی که در بقیه ی کشور ها بر روی بسته بندی اشاره می شود که این زباله را در کدام سطل بیاندازند. مشکلی که حتی در کشور های توسعه یافته نیز وجود دارد این است که گاها تولید کننده بسته بندی ای را بعنوان پسماند کاغذی مشخص میکند که بازیافت آن کاغذ به دلیل لایه ی پلاستیکی نازکی که به آن چسبیده، امکانپذیر نیست. بهتر است بجای درج کردن کد، بنویسند که این جنس بازیافت میشود یا نه. از این جهت است که این مسائل دلیلی شده که دنیا بسوی کاهش پسماند حرکت کند حتی بعضی دولت ها تولید کننده ها را ملزم به کاهش بسته بندی میکنند.

خواندن راه کار های بیشتر به سمت سبک زندگی پسماند صفر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *